خیلی خودشو با کارو پول و چک و اینا سرگرم کرده. درامدش خوبه ولی مدام دنبال بیشتر کردنه. میگه تو این دورو زمونه حاشیه امن نمیبینم. چندتا کار باهم داره. ک بیشتر با تلفن و اعصابش سروکار داره. خلاصه.
تا وقتی ک من باش خوبم خوبه. فقط کافیه ب چیزی اعتراض کنم. دنیا رو میاره جلو چشم. بعد مثلا ناراحتم بشم و قیافه بگیرم ب جای اینکه از دلم دربیاره غر غر میکنه بدتر میکنه مجبور میشم کوتاه بیام. بعد تا من خوب بشم اونم خوب میشه. اخه چرا اینطور شده. نمیدونم باید چکار کنم. بشینمم منطقی باهاش بحث کنم اصلا فایده نداره. دوباره مسایل قدیم رو میاره وسط.