یه دختر عمو داشتم نه تیپی نه قیافه ای ینی اصلا بلد نبود درس حرف بزنه نه ظاهر و تحصیلاتی ولی با پولدارترین ادم محلمون ازدواج کرد یه زندگی داره همه حسرتش میخورن از بس زندگیش خوبه خودش ماشین داره چندتا خونه داره خلاصه هر چی بگم کم گفتم
پسرعموم دکترای مکانیک داره تومجتمع فولادکارمیکنه و3000نفرزیردست داره. امسال اجیم میخواست وام بگیره ضامنش شدفیشش18وخورده ای بودیه زن سیاه قدکوتاه دماغش کج بی ادب گرفته ،مثل پرنسساباهاش رفتارمیکنه یعنی نمیزارهروانی خانومش یه لیوان ااب جابجاکنه،یبارمن رفتم مدلش شدم ارایشگاه خانومه که مربیشبازحمت بودمیگفت شوهرت دخترعموبه این خشکلی داشته چراتوروگرفته ولی شانس من کجا شانس اون کجاکه اون سانتافه سوارمیشه من پرایداقامونو به خشکلی نیست به شانس