من ۱.۵پیش ۱کات داشتم.با ۱اقایی که ۴سال باهاش بودم.همون اولای کات کردنم یکی تو دانشگاه شروع کرد به پیام دادن درسی و...اول هفته ای ۱بار..همش میپرسید چرا تو دانشگاه ناراحتی و...،بعد ۴۰ روز منم ماجرارو بهش گفتم.اونم کلی مراقبم بود،هر شب احوال میپرسید..میگفت باید بری باشگاه..دوبار پیشنهاد بیرون رفتن داد و من قبول نکردم.تا اینکه بعد ۳ماه ۱قهوه باهاش خوردم...شروع کرد تو ماشین از پدر و مادر و کار و رابطه قبلی خودش گفتن..ازون موقع دیگه هر شب شد پیام.هرجا میخواست بره قبلش میگفت،تو همه چیز حتی آب خوردنم مشورت میکرد..من خیلی دختر صبور و آرومیم و مهربونیم..تو دانشگاهم خیلیا میخوان باهام دوست شم.اما ۱تجربه برای عمرم بس بود...تو این ۱.۵سال اینحوری محبت کرده..تاحالا ۱بارم من اول پیام ندادم..البته منم همیشه مودبانه و مهربون جوابشو دادم..تو همه کارها راهنمایی کردم.تو دانشگاه فوق العاده کمکش کردم..تو این ۱.۵سال کلا ۱۰دفعه منو تا مترو اورده...۴دفعه بیرون رفتیم که صحبت درسی بود و کاری...این چند ماهه من همش بهش غیر مستقیم گفتم که اگه چیزی بینمون نیست من دوست اجتماعی اقا ندارم.همیشه میپیچونه.میگه ولم نکنو...اون اوایل گفت که هیچوقت روش نمشه به ۱دختر پیشنهاد بده و رابطه قبلیشم دختره گفته که ۵سال ازش بزرگتر بوده...خیلی باهام مهربون و با هیچ دختر دیگه ای تو دانشگاه اصلا اینجوری نیست،اما تاکید میکنم این رفتار ۲طرفست الانا دیگه و کارش تو دانشگاه به شدت به من گیره...چون شاغله عملا حضور غیابش و ..کلا من نباشم نمیشه...حالا حرفم اینه،از کجا نیتشو بدونم؟کلا هم یا داره پست خنده دار میفرسته یا همش پیام احوالپرسی یا سوال درسی..جوابم ندم میگه سمیه نمیخوام ازت جدا شم...و مثلا لباسشو میگم چه خوبه سریع میگه همیشه همینو میپوشم اگه دوست داری...عکس آشپزی میفرسته..کارایی که میخواد کنه رو میگه..مثلا مهمونی دعوته اولش به من میگه...اما عاطفی هیچی...تا حالا دستمونم به هم نخورده..گتو دانشگاهم جوریه که الان نصف دانشگاه حدس میزنند ما با همیم...نمیدونم کاراش اولا از عشق بود ..الان که کاراش به من گیره تو کلاس، میگم نکنه سواستفادست!چیکار کنم؟منم تصمیم گرفتم ۴۰روز باهاش سرد باشم و اگه حرفی نزد از علاقه و طبق معمول فقط احوالمرسی و خانواده چطورند و غذا ...کات کنم؟نظرتون چیه؟ببخشید طولانی شد اما واقعا گیج شدم..کمکم کنید.
هر دو دانشجو پزشکی