سوتی های ترم اول دانشگاه😂

حالا از خودم بگم 

ترم اول روز اول اولین کلاس

میگم کلاس کجاست. می‌گفت سالن مجاور 

خلاصه تا این سالن مجاور پیدا شد کلاس تعطیل شد😂

ولی کسی نفهمید. مگر اینکه خیلی بهم توجه کرده باشن

😂😂😂 باشه 

اولیش فکر کنم ترم ۲ بودیم من و دوستم زود رسیده بودیم دانشگاه کلاس های کارگاهی داشتیم استادمون هم نیومده بود خلاصه این دوست من با یکی از بچه های کلاس دیگه کار داشت منم باهاش رفتم رفتیم دم در بعد روی در ها یک قسمت شیشه ای داشت که می‌شد تو کلاس رو دید کلاس هم تاریک تاریک بود توش بعد دوستم یک دقیقه برگشت بگه کسی نیست من تو اون تاریکی دو جفت چشم دیدم داره مارو نگاه میکنه نگو استاده بود منم جیغ زدم اینم ترسید جیغ زد در رفتیم کلا 😅😅 از اون به بعد اصلا جرعت نکردیم تو چشم استاد نگاه کنیم و باهاش کلاس برداریم 🙈

اره طفلی چقد هول شد😂😂😂😂

سوتی خواهرمه ، روز ثبت نام دیده بود جلو یه اتاقی صف گرفتن از یه پسره پرسیده بود اینجا واسه چی وایسادن گفته بود یکی از مراحل ثبت نامه تو هم برو تو صف ، خواهرم گفت با خودم گفتم چرا همه پسرن یعنی انقد دختر تو دانشگاه کمه؟ خلاصه یکم تو صف بوده دیده پسرا دارن بهش می خندن آخر یه پسری میاد بهش میگه اینجا برگه اشتغال به تحصیل واسه سربازی میدن تو چرا وایسادی؟🤦‍♀️🤦‍♀️ حالا اون پسره هم همکلاسش شده بود

😅من و این دوستم خیلییییی سوتی دادیم جلوی اساتید