شوهرم رفت صبونرو با خونوادش میل کنه..:/

متاسفم

مادرشوهر من اهل دعوا درست کردن نیست ولی تیکه میندازه. مثلا یه روز عصر رفتیم اونجا. بعد شوهر من خیلی گوجه دوست داره. حالا مامانشم گوجه خریده بود واسه رب. شسته بود گذاشته بود کنار. شوهرم هم یکیشو برداشت خورد. مامانش فورا گفت آخی عزیزم فکر کنم ناهار نخوردی گشنه ای. ولی خوشم اومد شوهرم گفت  اتفاقا شیوا یه ته چین خوشمزه درست کرده بود جاتون خالی.

امان از این مادرشوهرها

بیشتر مشکل از شوهرته انقدر دهن بینه. 

حالا مادرشوهر نشد ، رفیق، همکار ... 

هر کی هر چی بگه بیاد زندگیشو زهر کنه خیلی بده

بعد نمیشه که همه رو ازش دور کرد، باید شوهر دهن بینو آدم کرد. والا من راهکارشو بلد نیستم واقعا دهن بینی درمان داره یا نه.

من پیشنهاد میکنم‌ اصل کاری که ریشه تمام ایناست بچسب که شوهرته ، این درست بشه همه چی حله . 

دو راه هست 

یا باید قطع ارتباط کنی که مامانشو نبینه و تلفنم نزنن

یا شوهرتو از دهن بینی بندازی

من اگه دخالت کنن دهنشون جر میدم والا . کلا هم همشون میدونن اعصاب ندارم . کاری خلاف میلم انجام نمیدن . اما اگه عادی بره و برگرده بدون مشکل . ناراحت نمیشم.

مادر شوهرم گفت اتفاقا روزی فراخه 

هروقت میاد خونمون همه چی هست. 

من گفتم چند دفعه پیش اومده تا 3 صبر کردیم اومده گفته ناهار خوردم. 

اونم گفت بیکاری مادر صبر نکن ناهارت بخور😂

من کلا حساس نیستم برام مهم نیست بره اونجا . 

بچه هم ببره که چه بهتر. 

منم تو خونه استراحت میکنم اصلا به خودم سختی نمیدم که وقتی اومد خسته باشم بگم تو رفتی خوش گذرانی من کار انجام دادم. 

خیلی وقتا پیش اومده از صبح که او رفته من میوه خورم ناهار خوزدم ظرفها هم نشستم صبحش که میرم سرکار خودش میشوره😂

کلا من راحتم