سلام راهنماییم کنین خواهرم نامزده من خواهربزرگترشم برامراسم عقدش کلی راهنماییش میکردم که چطوررفتارکن چی بخرچی نخر حرفایی که کسی نبودکه بخودم بگه بعد کلادخوبیای من به چشمش نمیاد مثلا من بچم شیرخواره وروزخریدش گذاشتمش پیش مامانم باهاشون رفتم 4،5ساعت طول کشید خریدکه بچم بی قراری میکرد گفتم عیب نداره خودم دلسوز نداشتم رفتم ازاشنای همسرم حلقشونوبرداشتیم کلی راه اومد باهامون خودشونم فهمیدن بعد فرداش خواهرشوهرش فقط بردش ارایشگاه کلی متشکربودکه زحمتموکشیده بماند که ارایشگاهشم واقعا خوب نبودبرای جشن عقدش اصلا طلانخریدن میگم باید یه چیزی میخریدن لااقل یه گوشواره بضاعتشم دارن فکرمیکنه من بدشومیخوام میگه حالا یه کاریش میکنیم یاچشم وابرومیادبرام نمیدونم چه رفتاری نشون بدم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
به دل نگیر,چون با شما راحته ولی تو خونواده ی شوهر تازه وارد شده بلاخره باهاشون رودروایسی داره,شایدم نمیتونه خواسته هاشو بگه,شمام از این ور بهش میگی بیشتر تحت فشار قرار میگیره
همچین کار خاصی نکردی رفتی خرید و مشاوره هم دادی، هر خواهر خوبی اینکارو میکنه ، خواهرت الان ناراحت هست شما ناراحت ترش میکنی ؛ انتظار داری از همین اول پشت شوهرش بد بگه !!!!