دقیق یادم نمیاد ولی میدونم دختره فک کنم نوازنده ی پیانو بود رفته بود تو رستوران که پیانو بزنه بعد صاحب رستوران اسمش آریا بود عاشق دختره میشه و دختره قبلا ازداج کرده
تیکر تولدشه:) اسفندی ام اونقدرنبودی که دیگه جای خالیت حتی با بودنت هم پر نمیشه. ولی الان اونقدری همدیگه رو دوست داریم که هیچکس رو به غیر اون نمیخوام
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
کسی اسم این رمان میدنه فک کنم دختره رو یه پیرمردمیاره تو رستوران پسرش کار کنه ، که پسر پیرمرد خیلی مخالفه ولی به اسرار پدرش دختر مسئول خرید و ثبت مواد مورد نیاز رستوران میکنه ، مرده هم از ازدواج اولش ۳ تا بچه داره