آره درست میگی منم اگه به عقب برگردم شاید جور دیگه ای انتخاب کنم واقعا زندگی بدون عشق سخته و سخت تر از اون اینه که بخوای ادای عاشق بودن دربیاری که دل طرف مقابلت نشکنه😢
سال اول به جدایی فکر میکردم منتظر کوچکترین دعوا بودم تا کار به جای باریک بکشه ولی درگیر مریضی شدم چند سال دو تاسقط و ناامیدی از بچه دار شدن ...
و من خوشحال بودم که دیگه بهونه دارم وایه جدایی چقدر التماسش کردم حالا که نمیتونم بچه دار بشم طلاقم بده ...
اما پام وایساد به هیچکس نگفت مشکل دارم و هی سقط میکنم حتی نگفت شاید هیچوقت بچه دار نشیم...
اینقدر پام وایساد تا دهنم قفل شد و شرمنده ی انسانیتش شدم ولی منِ احمق با وجود این همه انسایت بازم نمیتونم عاشقش باشم😭😢
درسته انسانیت داره اما اخلاق های تندی داره و یه سری خصوصیت دیگه که اون لحظه حتی ازش بیزار میشم😔