میگما من همیشه مشکلم تو لباسه. کسی که میاد خونمون هنگ میکنم که چی بپوشم. مانتو بپوشم که خیلی رسمی و بد میشم. تونیکم نمیپوشم چون هم تونیک ندارم هم اصلا خوشگلشو که بشه پوشیدندیدم تاحالا. بلوزم نمیپوشم چون توش راحت نیستم. 18 سالمم هست مجردم.یکمم تپلم. اگه پیشنهادی دارین بهم بگین با شلوار و شال مناسبش البته، یا عکسی دارین ممنون میشم کمکم کنین. خودتونم بگین چیا میپوشین.
جهان زیادی شلوغ و درهم شده.آرام جان!کجایی؟شهر خلوت شده و دل ها مضطر.نمی آیی؟در روزگاری که زیر سایه مجسمه ی آزادی غرب وحشی رخ نمایی میکند.در دنیایی که قانونش شده گرگ باش تا خورده نشوی مرگ سزای بره هاست.چه چیزی میتواند پدری را پسری را دختری را مادری را زنی را مردی را از کنج امن خانه اش بیرون بکشد و ببرد برای خدمت.طلبه ای می گوید شیعه غسل و کفن لازم است.و داوطلبانه به غسالخانه میرود.جوانی بی سواد به بیمارستان میرود تا نظافت کند.می گوید پزشکی نمیدانم حداقل میتوانم خدمت گذار باشم.مادرانی دلواپس پشت چرخ های خیاطی ماسک و گان میدوزند.کارخانه دار خط تولید دستکش راه می اندازد.رایگان یا به قول بچه های جنگ صلواتی.موکب داران اربعین در شهر موکب سلامتی میزنند. چه چیزی این وسط انسان را به این درجه از انسانیت میرساند؟چه چیزی جز ایمان!جز توکل!جز خدا 🌹🌹حسین جانم.ارباب !این کوچه های خلوت شهر بدی کرده.گناه کار شده.اما خودت شاهدی همین کوچه محرم و صفرش جولانگاه پرچمت بوده.مردان این دیار روی اسم دخترت غیرت دارند.اسم علمدارت علی گندابی ها پرورش داده.علی اکبر ها داده ایم وقتی نام خواهرت وسط آمد.مادرمان با اشک بر شیر خواره ات شیرمان دادند.حسین جان نگاهی به حال خراب مردم این شهر کن.گوشه نگاهی از تو قیامت میکند.ما بد بودیم اما زیر پرچم شما نفس نفس زدیم.نفس را...هیاهو را...نشاط را به شهر برگردان.یک کلام ارباب.خراب کردیم. درستش کن😔😔
بلند بلند بخند بدون اجازه ی هیشکی تو شهر بچرخ چون خانومی صداتو نبر هر حرف داری تو جمع بزنو لااقل خودت هوای خودتو داشته باش از کمد درار اون کفشتو که پاشنه داشت برو جلو آینه به خودت برس اون دختر سرحال قدیمو راش بنداز