فردا میخواستیم بریم مسافرت ولی مادر شوهرم زنگ زد میخواست با من حرف بزنه من چون ازش متنفرم باهاش حرف نزدم و همین شد که شوهرم ناراحت شد باهام قهر کرد ازش هم عذر خواهی کردم فایده نداشت
هم شوهرم خودش آدم عاقلی نیست هم مادر شوهرم خیلی سیاست داره و خوب بلده فتنه به پا کنه
فردا هم شاید نرم مسافرت میخوام برم خونه مامانم
از دست شوهرم خسته شدم هیچ دلخوشی ازش ندارم