تورو خدا بیاید آرومم کنید داریم دق میکنم😖😭😭

من باشم میرم خونه پدرشوهرم.

به خواهرم میگم نمیام. فلانی گفته برم خونه باباش.

زندگیت حیفه به دعوا و حرص نگذرون. من تا همین چند وقت پیش هی بحث و دعوا میکردم الان فهمیدم اصلا ارزش یه لحظه نبود آرامش و لبخند همسر و دخترم رو نداره.

غرور؟ وقتی به مردی بله گفتی یعنی به خودخواهی و خودپسندی و غرور و تکروی و ... نه گفتی. زندگیه زناشویی غرور  نداره عزیز جان. دود غرور توو چشم خودت میره. غرور پشت در دادگاه و اتاق طلاق باید باشه ک التماس میکنن طلاق نگیرن و طلاق ندن. اینا شوخی بردار نیست. واسه دیگران هم نیست.میخوای زندگی کنی باید از خودت بگذری و ما بشی.

بهشون بگو همه ی آدما گل بی خار نیستن. شوهر من هزار تا حسن داره. از نظر شما اینم عیبشه. که از نظر من عیب نیست. اخلاقشه. چیکار کنم. پیغمبر که نیست همه چیزش کامل باشه.

دل به دل مامان و خواهرت نده که خودتم غصه بخوری. من یه مدت دل به دل مامانم میدادم راجع به همسرم بعد دیدم مامانم چقدر دیدش نسبت به شوهر من عوض شده و چقدر بده.

الان جلوشو گرفتم. اجازه نمیدم اسم شوهرمو بیاره. جلوش قربون صدقه شوهرم میرم. عزتشو نگه میدارم. تعریفشو میکنم. ( حتی اغراق آمیز) و واقعا مامانم اخلاقش داره برمیگرده.

تو معرف همسرت به دیگرانی. پس انتخابت رو زیر سوال نبر. مرد تو همبستر تو نیست. همه کس و همه چیز و همه وجود توئه. وجودتو زیر سوال نبر. کوچیک نکن. تحقیر نکن. بهش افتخار کن.

من بعد چندین سال تازه فهمیدم چقدر باختم

عزیزم.  

من بخاطر شوهرم قید تموم خانواده ام رو زدم....اوایل همش لجبازی میکرد دیدم واقعا نمیشه و من توان ندارم که بخوام پا به پاش لجبازی کنم افسردگی گرفته بودم شدید...فک کن یه دختر ۲۰ ساله...از اون طرف هم خوش چنان به خواهرش محبت میکرد که من دق میکردم باورت نمیشه فک میکردم هوو دارم....یه دفعه از بس که زجر کشیدم کلا بیخیال همه چی شدم دیگه هر کاری میکرد برام مهم نبود....رابطم رو با خواهر  و اقوام کلا تعطیل کردم برای مامان بابام هم زنگ میزدم ولی دعوا نمیکردم که باید ببریم خونه بابام....حالا که ۴ سال میگذره ...خودش هر شب با زور میبرتم خونه پدرم😅من  میگم نمیام و اون میگه میریم.....نسبت به قبل بیشتر محبت من میکنه تا خواهرش....ولی هنوزم یهو یه کارایی میکنه که قلبم درد میگیره....تو گروه خانوادگیشون هی مینویسه خواهر داشتن خیلی خوبه و .......مسافرت بخوایم بریم اول اون باید سوار بشه....ولی خب چاره ای ندارم...من اگه بخوام لجبازی کنم باید طلاق بگیرم....پس مجبورم فقط سکوت کنم.....😔

خب تو خیلی عاقلی و نتیجه ی عقلت رو میبینی. مطمئنم. نتیجه ی صبرتم میبینی. 

من بعد 9 سال هنوزم مشکلات مثل تو رو دارم. 

به هر حال بر عکس خیلی ها من ته دلم خوشحالم که همسرم از خواهرش نمیگذره با وجود اینکه تاپیکامم نگاه کنی دلخوشی از خواهرش ندارم. چون میدونم قطعا جای منم تووی دلش محکمه. ( چون اخلاق همسرمو میدونم اینو میگم. همه مردا مثل هم نیستن)

ولی میدونم روزی میرسه که همسرم میفهمه من واسش میمونم و لاغیر. 

من از بیرون خوبم ولی از داخل خرابم....

دقیقا. 

اگه خوابتون نمیاد بیان صحبت کنیم درمورد همین دعواهای زن و شوهری