لابد از سرشم زیاد بودی که مامانش اصرار داشت بات ازدواج کنه
ساکشو بده بگو بفرماخونه مادرت بای
خب بهش میگفتی من الان چیکار کنم؟؟؟؟؟
به نطرم این دیگه برات شوهر نمیشه یا میره یواشکی زن میگیره یابهت خیانت میکنه یه روز باکسی وارد رابطه میشه.
تو زندگی همه این حرفا هست
یه گوشت در باشه یه گوشت دروازه
باید به خودت میگفت از اول اکر مشکل داشت
بببین هشت ساله شوهر منم این مدلیه دعوامون میشه بهد برای توجیه خودش ک چرا داد بیداد کرده چیزای الکی میگه اوایل میگف عاشقت نبودم(حالا ما خودمون اشنا شدیم خودش ازم تقاضای ازدواج کرد) منم میگفتم باشه جدا شیم میگف نهههه من دوستت دارم عقط عاشقت نبودم این اداشونه ب دل نگیر زندگیتو بکن
وااای این چه پیشنهاداتیه میدید اخه چرا طلاق بگیره
حالا یه چیزی گفته از ته دل نبوده که خواسته خودشو خالی کنه
وااااا.چه چیزا
مامان خودم سر من حامله بود طلاق گرفت از بابام.هشت سال بعدم با یه پسر مجرد ازدواج کرد الانم سه تا بچه از اون شوهرش داره.حالا من بدبخت شدم به درک ولی مهم اینه که‌اون خوشبخت شد.😑
شوهرتم‌خیلیم دلش بخواد تو که ازدواج کردی و حلال بوده و طلاقم حقت بوده.خودشم دندش نرم از اول تو و شرایطتتو میدید. این روزا ملت به دون ازدواج ده تا شوهر دارند.یعنی چی؟
