تا میام دلم باهاشون صاف بشههههه این موضوع باعث میشه رابطم با خونواده شوهرم خراب میشه...
آب میخوریم همه دوستاش خبر دارن...خوب اینم میره به همه فامیلا میگه و ....
خوب من شاید ی چیزایی با خونواده شوهر داشته باشم نخوام فامیلامون بدونن...
وا!!! خب راست میگه مادر شوهرت. به تو چه که با کی رفت و آمد میکنه؟ مگه مامانشی؟ یا بچه صغیره؟ تو‌حق نداری تعیین تکلیف کنی براش
بله من در صورتی حق ندارم که تاثیری توی زندگی‌من نداره..ولی وقتی مادرشوهرم میره تموم رازهای روابط من و خودش یا کجا هستم چی خوردیم چی کادو گرفتم.جرا اینکارو کردم چرا نکردم و شب کجا بودم رو میزاره کف دست دوستاش و این دختر دایی من...اونجاس که به من ربط داره...شما باشی چیکار میکنی...
الان شما از کجا میدونی رفته گفته؟ دختر داییتون چیزی گفته یا حدس میزنید؟
من اگه باشم زندگی خودمو جوری جمع میکنم که خبری به مادرشوهرم هم نرسه که بخواد بره بگه. ولی باز هم به خودم اجازه نمیدم بگم یا من یا اون! مگه هوو آورده سرم؟؟!!!
بله عزیزم به گوشم رسیده...هم از سمت فامیلامون...هم خوده مادرشوهرم گفت با دوستام اینو گفتیم اونو گفتیم..حتی در مورد حرفایی که تو خونه ما بین بابام و مامانم مادرشوهرم رد و بدل شده...خیلی حرافهههه..
الان به نظرت اگه این موضوع برعکس بود من به خاطر احترام به مادرشوهرم با کسی که با مادرشوهرم اختلاف شدید داره قطع رابطه نمیکردم؟؟؟یا عکس العمل خوده مادرشوهرم جی میتونست باشه...
ببین منم بودم به خاطر مادرشوهرم رابطه رو قطع میکردم ولی باز هم دلیل نداره اونم این کارو بکنه. توقع زیادیه. شما فقط سعی کن کاری کنی مادر شوهرت چیزی از زندگی تو واسه تعریف کردن نداشته باشه. هیچ حرفی جلوش نزن.
