شوهرم موتور داره قبلا تا دلمون میگرفت میپریدیم میرفتیم موتور سواری، الان باردارم نمیشه موتور سوار شم، دو روزم هست که بارون میباره اصن یه جوری شدیم همش تو خونه سکوته، حتی حوصله ناهار و شامم ندارم. یا دلم میخواد سرم تو گوشی باشه، یا با تلویزیون خودمو مشغول میکنم. امروز چایی دم گذاشتم اومدم نشستم، یهو شوهرم گفت یه میوه بیار بخوریم چرا هیچ کاری نمیکنی اصلا. منم از کوره دررفتم باهاش بحث کردم گفتم من هیچ کاری نمیکنم؟ بشکنه دستم که واست چایی گذاشتم از صبح تا شب دارم تو خونه کار میکنم نمیبینی...
ولی خودم میدونم یه مدته یه جوری شدم... راهکاری دارید؟