2777
2789
عنوان

من یه عروس 18سالم ک....😞

| مشاهده متن کامل بحث + 75982 بازدید | 787 پست

الهی بگردم 😢😢😢

آخه چطور یه عده میتونن اینقدر پست و بدجنس باشن؟؟؟

ولی به نظر منم اولین راه مشاوره است،اگه نشد مقاومت در برابر زورگویی شونه. كم نیار و با اقتدار جلوشون بایست، اصلا از نه گفتن نترس، من فکر میکنم همسرت از مظلومیت و قانع بودن تو سوءاستفاده میکنه. چند بار که خلاف نظرشون عمل کردی میفهمن تو هم حق و حقوق داری و نمیتونن بهت زور بگن. فقط قوی باش و از هیچی نترس 

اگه دیگه کارد به استخونت رسید جدا شو، مرگ یه بار شیون یه بار 

اینجور مردا لیاقتشون اینه که یه زن عوضی گیرشون بیاد که حرف از دهنش بیرون نیومده خودشو خانواده شو با خاک یکسان کنه 


 

همیشه برنده باش ،آدم بازنده طرفدار نداره

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

من مثل تو نیستم 'نمیتونم تحمل کنم که کسی مخصوصا شوهر بهم زور بگه اگه دعوا هم بشه کار به کتکم برسه حر ...


ااحسنت منم دقیقا نظرم همینه شل بگیری همه سوارت میشن منم تحمل خفت و خواری رو ندارم از یه جایی باید خودت گلیمتو از آب بکشی بیرون

. حالا من برم خونشون بشینم؟ چیکار کنم؟ وقتی میرم تو جمعشون احساس حقارت میکنم تو مهمونیا و.....همیشه ...

همینجور ک خودت گفتی تقصیر خودته ک بهشون رو دادی مامانم همیشه میگه واسه ادم کاری کار هست هرچی کار کنی بیشتر توقع دارن ازت ایندفعه برو مث خانوما بشین چندبار اینکارو بکن تا برای خودت احترام بزاری اونام حساب کار میاد دستشون 

تو برا خودت ارزش قائل نیستی دیگرانم همینکارا با تو میکنند 

و ی چیز دیگه اصلا سیاست نداری

. حالا من برم خونشون بشینم؟ چیکار کنم؟ وقتی میرم تو جمعشون احساس حقارت میکنم تو مهمونیا و....همیشه ...

هیجده سالم بود منم ک ب عنوان عروس وارد خونشون شدم حرمتارو نشکستم دلخور شدم دم نزدم خدایی مادرشوهرم خانوم بود چرا دروغ ولی شوهرم عین بچه وابستشون بود میگف پیش مادرم اینا زندگی میکنم و فلان گفتم درسته تو درست میگی ی مرد انقد جایگاهش بالاست که هر کاری بخواد میتونه انجام بده«ازدواجم سنتی بود و تو اتاق اینارو بهش گفتم هدفم این بود ک بگم تو مردی ن ی بچه و من ازت حساب میبرم»این مرد اول گف میریم سر خونه منم با کمال میل قبول کردم ولی وقتی باباش گف سر خونه من باید بهم اجاره بدید ب شوهرم گفتم بیا بریم بین حرف بزنیم رفتیم بیرون گفتم ببین پدرو مادرتن درست بخدا اندازه چشمام خانوادتو دوس دارم ولی از الان حرمتا بخاطر سر خخونهبودنمون شکسته میشه تو ک اجاره میدی جهیزیمم کامله عاقلانه تصمیم بگیر هر چیم ک خودت دوس داری همونو میکنیم دیگه تصمیم ب جدایی گرفت از خونشون الان دوساله زیر ی سقفیم ماهی ی بار میره خونه مادرش عاشقه مادرشم هس ولی مشغله زیاد داره هر چن اگه ببینه با خانوادش لجم دو روز ی بار میبرتم لج میکنه

در ۹۹/۹/۹بهترین اتفاق زندگیم افتاد🤩🤩🤩🤩

اسی خیلیییی اشتباه کردی که از اول اینارو دیدی و دم نزدی واقعا راسته که میگن شوهر مثل خمیر میمونه تویی که بهش شکل و شمایل میدی اونم اول زندگی خیلی مهمه که چطور شوهرتو باربیاری اگه از اول حرف خودتو میزدی واسه چیزایی که ناراضی بودی اعتراض میکردی یا جلو مادرشوهرت وایمیستادی و بهش میفهموندی حدو حدودش رو کار ب اینجا نمیرسید متاسفانه 

اگزما گفتی دلم خون شد.منم دارمو میدونم چی میکشی😩😩😩

من بخاطر کارم و فصل سرما دستم اگزما زد. هرچقدر مرطوب کننده و آبرسان و روغن نارگیل زدم تاثیر نداشت. چند روزه کرم اوره 10 درصد ثیمن گرفتم. خیلی بهتر شده. فقط زیاد با آب تماس نداشته باش و موقع ظرف شستن حتما دستکش بپوش 

منم دستم خون میومد از ترس اینکه شوهرم نزنه منو  اوایل ظرف میشستم واسه مامانش مامانشم عادت کرده ...

واسه دستت  اول  دستکش نخی سفید بنداز  ..بعد  دستکش   ظرفشویی..    ولی خیلی از دستت عصبانیم

اخر منو به باد داد رویای باز اومدنت  ۸ سال گزشت اینقدر واسه نبودنت  نوشتم ۳ تا دفتر  شد باز نیومدی  عزیز دلم، دیگه ناییم  ندارم  غصه نداشتنتو بخورم   میخام بیخیال باشم  دیگه میخام زندگی کنم  خدایا  سپردم به خودت  همه چیو 😔
من بخاطر کارم و فصل سرما دستم اگزما زد. هرچقدر مرطوب کننده و آبرسان و روغن نارگیل زدم تاثیر نداشت. چ ...

اینو که گفتمم انجام بده ..  ویتامین اد   عالیه

اخر منو به باد داد رویای باز اومدنت  ۸ سال گزشت اینقدر واسه نبودنت  نوشتم ۳ تا دفتر  شد باز نیومدی  عزیز دلم، دیگه ناییم  ندارم  غصه نداشتنتو بخورم   میخام بیخیال باشم  دیگه میخام زندگی کنم  خدایا  سپردم به خودت  همه چیو 😔

کمکش طرفارو جمع کن و ...ولی خب به همشون بگو اگزما داری دکتر‌گفته زیاد کارنکنی یکم زبون داشته باش خب 

یا بهت دستور میدن بگو نمیتونم یا ب یکی دیگ‌بگید ...

برنده اونه که می تونه آروم و خونسرد بجنگه🎶👊🏼

درس خوندی یا نه عزیزم؟ حتما ادامه تحصیل بده، تنبلی نکن و شروع کن با جدیت درس بخون، هم عزت نفس پیدا میکنی هم کسی نمیتونه دیگه بهت زور بگه 

لبخند بزن، انار لب های تو را دانه کنم...
نه تهدید نیست..هنوز خط کمر بنداش ک ب من میزده روی در دیوار خونه مادرمه 

دستش بشکنه 😭😭😭خدا ازشون نگذره 

عزیزم یواشکی واسه خودت پس انداز داشته باش خودتو نجات بده 


مادر دلم برات خیلی تنگ شده «اَللّهمَ صَلّّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ محمد»
. حالا من برم خونشون بشینم؟ چیکار کنم؟ وقتی میرم تو جمعشون احساس حقارت میکنم تو مهمونیا و.....همیشه ...

ببین اول از همه سعی کن یه سری کتابا که مربوط به اعتماد به نفس زنانه هست مثلا کتابای باربارادی انجلس رو بخونی و از خودت شروع کن سنت کمه کم کم راه و چاه رو یاد میگیری سعی کن با بالا بردن روحیه خودت و یاد گرفتن رفتار صحیح یعنی اون چیزی که باعث آرامشت میشه اول از همه خودتو بسازی هیچوقت نمیتونی کسی رو وادار کنی بهت احترام بذاره یا حرفتو بفهمه تنها راهش اینه که اول از همه خودت رو تغییر بدی به ارامش درونی برسی و خودتو به بقیه با اون شرایط جدید نشون بدی قطعا اولش مقاومت میکنن اما مطمین باش کم کم میپذیزن که باید اونجوری که خودت میخوای باهات رفتار کنن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792