من دوس دارم با شوهرم برم بیرون بگردم.ولی هیجوقت منو نمیبره. دوس دارم روزا وقتی هوا روشنه افتابیه اونم تعطیله و سرکار نیس منو ببره. اما به حرفم گوش نمیده وقتی میگم بریم بیرون خیابونی جایی.میگه باشه ولی واسه خودش میره.شب میاد میگه بپوش بریم وقتی میاد ک تمام بازار و خیابون خلوته و همه جا بستس دلم میگیره باهام اینجوری میکنه. فقط وقتایی که منو میبرد بیرون و گردش ک دوست بودیم...
عین برادرشوهر من. نمیدونم دلیل شوارمم اینه یا کلا اهلش نیست
شوهر من زرنگِ خیلی تابلو نمیکنه که نقطه ضعف نده دستم
منم زیاد پیگیری نمیکنم
دیروز رفتیم برای پسرم دو دست لباس خونه خریدیم قرار بود بریم بچرخیم که خریدهای خرده ریز عید رو انجام بدیم شوهرم خودش رو مظلوم کرد که خسته ام منم بیخیال شدم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.