اجازه همه کار دارم
پدرمم وضع مالیش خوبه مشکل خاصی نداره
اما خسیسه هیچ وقت بهم پول نمیده فقط در کرایه پول دارم ک برم دانشگاه و برگردم
حتی خیلی وقتا اونم ندارم خیلی مسیرارو پیاده میرم یا اتوبوس میشینم
اگر پول نداشت یه کلمه حرف نمیزدم بخدا از اون دخترا نیستم ک درک نکنم اما پدرم حقوق میگیره پول داره
کلی پول تو بانک داره که اصلا برامون رو نمیکنه حتی
منم نمیدونم چیکار کنم دیگ خیلی بهم فشار اومده حسرت همه چیز رو دلم مونده
همش بخاطر این موضوع خودم رو تنها کردم
تو دانشگاه به کسی رو نمیدم که بیاد نزدیک بشه بهم یا دوست بشیم همش فاصله میگیرم و همه رو در حد همکلاسی میدونم
بخوابم از شرایطم بگم تا صبح طول میکشه
این فقط یکی از سختی های زندگیمه