2777
2789

بچه ها مادرشوهرم صب زنگ زد که به مامانت بگو اگه بشه امشب بیایم برای صحبت های عروسی.بابام بهشون برخورده که چرا به خود مامانت زنگ نزدن؟اینکارشون ینی بی احترامی.یا میگن مادرشوهرت خیلی سیاست داره.میگم چرا؟میگن زرنگ بازی کرده به ما گفته با پول بازنشستگی برا بچه ش کار راه میندازه اما الان همون پول رو رفته خونه نقلی خریده و نصف نصف کرده بین دوتا پسراش؟شما بگین زرنگ بازیه؟البته الان شوهرم پیمانکاری ساختمون میره و اینکه تو این اوضاع ما کرایه خونه نمیدیم.مادرشوهرم که قسم میخوره از روز اول با صداقت اومدم جلو.شوهرمم که مطمعنم صداقت داره باهام.نمیدونم توقعات پدر مادر من زیاده.نمیدونم اونا دارن زرنگی میکنن؟شوهرمم الان خونه بابام نمیاد.شوهرم چیزی برام کم نذاشته خداییش.من فک میکنم هرچی تو دستشون میاد و دارن میزارن واسه ما ینی خرید جهیزیه که رسممون پای داماد هست.

و یک ماشین که نصفشو خودمون دادیم.الانم برا عروسی شوهرم میگه عروسیو میگیرم بعد طلاهاتو میفروشیم قرض عروسیمونو میدیم.بابامم مشکلش اینه که چرا این تماس هارو با تو هماهنگ میکنه چرا با ما نمیگه؟نمیدونم چرا سر نمیزنن به ما تو توی عقدی.میشه بگین الان حق با کدوم طرفه؟؟


برای حال خوبمان دعا کن...المستغاث بک یا بن الحسن

واس تاریخ عروسی بهتر بود ب خونتون زنگ‌میزدن این‌میشه احترام ب پدر و مادرت

بعدشم اگه مادرشوهرت خونه خریده براتون دمش گرم

اگه از شوهرتم راضی بابات اینا زیاد حساسن

ببینمت تو رو 🥴                                                               دیدمت برو 😒

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من ك عمرا قبول كنم عروسي بگيره بعد طلاهام بفروشه

حاضرم عروسي نگيرم واسه شكم و رودرواسي با مردم

يه مسافرت برم

نه بابات داره خيلي سخت ميگيره

دمشونم گرم همين اول خونه دادن بهتون

ولي كار همسرت زشته نمياد خونتون

خدايا ممنون ميشم حواست به هممون باشه 😍همونطور ك هميشه بوده

خب پدرت چیز زیادی نمیخواد دوست داره توتصمیم گیریا محترم شمرده بشه.بعدشم توهرتصمیمی شوهرت میگیره وبهت میگه فرتی نذار دست این واون اصلا به کسی چه بعدامیخوای طلا بفروشی قرض بدی.

خدایا مراقب دخترگلم باش

برای صحبت و دعوت و قرارها باید به پدرومادرت زنگ بزنن .

درمورد خرید خونه هم مادر شوهرت خیلی کار مهمی کرده نباید دیگه اینقدر توقعی باشید 

همسرت چرا خونه پدرت نمیاد؟ 

وقتی بچه دارمیشوید اجازه میدهید بخشی از قلبتان تا ابد بیرون از سینه بتپد
برای صحبت و دعوت و قرارها باید به پدرومادرت زنگ بزنن . درمورد خرید خونه هم مادر شوهرت خیلی کار مهمی ...

به من زنگ زد گفت میایم حضوری صحبت میکنیم.

سر بحث های بیخود.چنددفعه باهم دعوا و قهر کردن شوهرم اومد ولی پدر مادرم خیلی تحویلش نگرفتن.هرچقدم گفتم باهاش راه بیاین بگو مگو خنده اینا پدرم خیلی جدی برخورد میکرد.دفعه اخرهم سر جهیزیه دعوا شد البته پدرم چیزی به شوهرم نگفته ولی شوهرم میگفت تو خرید جهیزیه کمکم کنید برام سخته اینا.مادرمم میگفت مبل و تخت شوهرمم توقع داشت مامانم ماشین لباسشویی رو بده.دیگه خلاصه دل مکدری پیش اومد.البته شوهرم میگه چند وقت دیگ میام

برای حال خوبمان دعا کن...المستغاث بک یا بن الحسن
خب پدرت چیز زیادی نمیخواد دوست داره توتصمیم گیریا محترم شمرده بشه.بعدشم توهرتصمیمی شوهرت میگیره وبهت ...

درسته اما گفتن که میان حضوری صحبت میکنن.البته نظر خودمم اینه که به مامانم زنگ میزدن حداقل

برای حال خوبمان دعا کن...المستغاث بک یا بن الحسن
به من زنگ زد گفت میایم حضوری صحبت میکنیم. سر بحث های بیخود.چنددفعه باهم دعوا و قهر کردن شوهرم اومد ...

دیگه شما خیلی بهش سخت گرفتید یک گوشه کار رو هم شما بگیرید هم کار، خونه ، جهیزیه ، عروسی 

خب بنده خدا کم میاره، 

وقتی بچه دارمیشوید اجازه میدهید بخشی از قلبتان تا ابد بیرون از سینه بتپد
دیگه شما خیلی بهش سخت گرفتید یک گوشه کار رو هم شما بگیرید هم کار، خونه ، جهیزیه ، عروسی  خب بن ...

میدونی اون اوایل بابام خیلی هواشو داشت اما چند بار که رفتیم مسافرت شوهرم خبر از بابام نگرفت و زنگ نزد بابام ناراحت شد ازش و چند مرتبه دعواهامون به خونواده کشیده شد ولی البته شوهرمم یکم پرتوقع بود مثلا توقع داشت تو خرید ماشین بابام بهش کمک کنه که در نهایت هم کرد.مثلا تو خرید خونه بابام ۴ تومن دستی داد به شوهرم کارشو راه بندازه که البته هنوز نصفشو برنگردوندن

برای حال خوبمان دعا کن...المستغاث بک یا بن الحسن
میدونی اون اوایل بابام خیلی هواشو داشت اما چند بار که رفتیم مسافرت شوهرم خبر از بابام نگرفت و زنگ نز ...

پس کلا توقعات از همدیگه زیاد شده 

وقتی بچه دارمیشوید اجازه میدهید بخشی از قلبتان تا ابد بیرون از سینه بتپد
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز