من یه بار رفتم مشاوره خیلی حالم بد بود کلی قرص اعصاب میخوردم کلی خانواده شوهر خانواده خودم اذیتم کرده بودن تازه عروس بودم اصلا کسی رو نداشتم نه خواهر نه دوستی که دردودل کنم. زده بود به معدم همش بیمارستان بودم رفتم مشاوره که حرف بزنم بهم حرفای خوب بزنه امید دار بشم. همون جلسه اول با چشم گریون رفتم. گفت با این کارا شوهرت ازت سرد میشه سیر میشه. همینو گفت اصلا یه کلمه بهم نگفت باشه حرف بزنیم توام آدمی. خب من مریض بودم که اومدم پیشت شوهرم بیچاره کنارم بود نگرانم بود همش دستمو گرفته بود بیرونش کرد 😐 باور میکنید با این حرفش حالم استرسم اعصابم بدتر شد ادمی که افسرده شده نباید منفی بکی بهش اون اومده کمک بگیره ازت