الان با این ک در مرحله لی طلاقم زندگیم خیلی بهتر از دورانیه ک با هنسرم زندکی میکردم
هنسرم بهم پول تو جیبی نمیداد حتی واسه یه جوراب باید کلی منتشو میکشیدم تنها تا سر کوچه نمیرفتم فقط تو خونه بودم داشتم افسرده میشدم شده بودم عین یه کلفت بشور بپز اقا میومد غر میزد هر روز دعوا و فحش
از وقتی ک خونرو ترک کردم تنها مشکلم دلتنگی واسه شوهرمه وگرنه خیلی مستقل تر شدم هر جا میخوام میرم هر چی میخوام میخرم کسی نیس غر بزنه فحش بده