سلام دوستان تو تایپیک های قبلم نوشتم شوهر من فقط سال اول زندگی گرم بود بعدش دیگه از شور افتاد و هی سرد شد منم گرم. خیلی عذاب کشیدم خیلی پسم زد بعد 3 سال رفتیم سراغ بچه دار شد الان بعد دوسال با کلی دکتر وعمل و دارو فهمیدیم همسرم آزو اسپرمی هس و اصلا قایل درمان نیس وگفتن اهدایی. حالا من موندم چیکار کنم دوسش دارم اما این سردیش واقعا رو اعصابه. خانوادم میگن الان 30 سالشه دوماهی یباره یکم سنش رفت بالا تعطیل میشه اونوقت تو میمونی و یه بچه اهدایی و شوهری که مثه برادر پیشته. الان میگه میرم دکتر برا سدیم اما ازبس من زجر کشیدم بحث کردم و دید میخام جداشم. تقریبا اطمینان دارم برای اینکه بمونم و بچه بیاد ومن مجبور شم به زندگی ادامه بدم میخاد بره دکتر بعدم ولش میکنه چون مشکلی نداره دوماهمم رابطه نباشه. مشاوره هم خیلی رفتیم اخراش به من گفتن طلاق. طلاق برام خیلی سنگین وسخته زجر میکشم الانم چیکارکنم خواهشا راهنمایی کنید
اخر منو به باد داد رویای باز اومدنت ۸ سال گزشت اینقدر واسه نبودنت نوشتم ۳ تا دفتر شد باز نیومدی عزیز دلم، دیگه ناییم ندارم غصه نداشتنتو بخورم میخام بیخیال باشم دیگه میخام زندگی کنم خدایا سپردم به خودت همه چیو 😔
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!