2777
2789

وقتی یوسف رفت خونه حسابدارش چرا زنش جدا تو اشپزخونه نشست غذا خورد و نرفت سر میز کنار شوهرش و دخترش و یوسف؟😕

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

اخه اون موقع ها وقتی یک مرد میومد خونه مهمونی اکثرا خانمها تو آشپزخونه غذا میخوردن میگفتن زشته 😕😕

ازدواج سنتی یا عاشقانه مثل داستان بودن یا نبودنه. مسئله اینست... سنتی که توش عشق نباشه مثل مردابیه که هر چی توش دست و پا بزنی به جای نجات، بیشتر توش غرق میشی.... بی هیچ حسی بی هیچ نفسی یک زندگی خاکستری خاکستری
اخه اون موقع ها وقتی یک مرد میومد خونه مهمونی اکثرا خانمها تو آشپزخونه غذا میخوردن میگفتن زشته 😕😕

خب پس چرا دخترشون رفت کنارشون؟تازه دخترشون که جوونتر بود و بیشتر زشت میشد اگر بخوان اینجوری حساب کنن

خدایی برا سواله از اونوقت تا حالا واقعا چرا نرفت پیششون؟

ما هر وقت بابام مهمون داشت من و مامانم تو آشپزخونه غذا میخوردیم. داداشم و بابام و مهمون مرد سر سفره😕

ازدواج سنتی یا عاشقانه مثل داستان بودن یا نبودنه. مسئله اینست... سنتی که توش عشق نباشه مثل مردابیه که هر چی توش دست و پا بزنی به جای نجات، بیشتر توش غرق میشی.... بی هیچ حسی بی هیچ نفسی یک زندگی خاکستری خاکستری
خب پس چرا دخترشون رفت کنارشون؟تازه دخترشون که جوونتر بود و بیشتر زشت میشد اگر بخوان اینجوری حساب کنن

والا دختره خیلی هیز بود. وگرنه دیدی مادره گفت بشیتگن تو آشپزخونه😂😂

ازدواج سنتی یا عاشقانه مثل داستان بودن یا نبودنه. مسئله اینست... سنتی که توش عشق نباشه مثل مردابیه که هر چی توش دست و پا بزنی به جای نجات، بیشتر توش غرق میشی.... بی هیچ حسی بی هیچ نفسی یک زندگی خاکستری خاکستری
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز