2777
2789

سلام بچه ها

پیشاپیش ببخشین طولانیه

دارم میترکم از غصه نیاز به درک دارم هیشکیم ندارم که درکم کنه ممنون میشم خواهرانه راهنماییم کنین

من سه ساله عقدم تو این سه سال هیچی از خونواده شوهرم نخواستم خونوادمم که هیچ کلا کاری ندارن میگن هرکار اونا کنن درسته

من واسه عقدم اول گفتن میخوایم یه جشن بزرگ بگیریم اخه پولدارن و خیلی ادعاشون میشه

بعدش زدن زیرش و حتی نذاشتن آرایشگاه و اتلیه هم برم

خودشون رفتن نوبت گرفتن از محضر بعد شب قبلش زنگ زدن اماده بشین فردا عصر میریم عقد هیچکس هم نیارین با خودتون بهونشو کردن فوت اقوام شون 

بعد با لباس سیاه اومدن حتی یه کل بالا سرم نکشیدن تبریک نگفتن کادو هم ندادن این گذشت تا اینکه تو این سه سال هی وعده وعید عروسی دادن هی باز کنسل کردن و زدن زیرش

تا حالا که بحث یکم جدی شد منم گفتم من تا حالا هیچی ازتون نخواستم فقط میخوام عروسیم فضای باز باشه(محل زندگی مون فضای باز قشنگ برای عروسی داره الانم سرسبزه)گفتن نه ما مهمون غریب داریم نمیشه نمیرسیم بهشون برای پذیرایی گفتم خدمتکار بگیرین باز بهونه اوردن

شوهرمم میگفت من پشتتم درستش میکنم ولی اونم هیچ تلاشی نکرد

خلاصه گفتم باشه تالار باشه

حالا گیر دادن یه تالار زشت قدیمی که فقط باید اون باشه

منم میگم با همه شرایط کوتاه اومدم نه خونه برام گرفتین نه وسایل دیگه اینو بذارین به سلیقه خودم

بازم شوهرم گفت درستش میکنم و هیچ کاری نکرد

بعد هفته پیش شوهرم گفت پنجشنبه خودمون دوتا میریم هرجا پسندت بود انتخاب کن مامانشم که کلا همه کاره شونه و دستور میده زنگ زد گفت خودتون برین انتخاب کنین

حالا دیروز اومده میگه ما زنگ زدیم همون تالارو رزرو کنیم

گفتم ینی چی مگه من مسخره شدم سرکارم میذارین

خسته شدم بخدا از سکوت خونوادم از اینکه ازم دفاع نمیکنن منو مقصر هم میکنن

از شوهرم که پشتم نیس و خونوادش دارن میگن باید فعلا بیای تو یه اتاق پیش ما زندگی کنی

منم کم اوردم با همه شون قهر کردم با هیچ کدوم حرف نمیزنم

توروخدا کمکم کنین

بافت انواع سیسمونی کیف،سبد،فرشینه،سبدکریر،صندل،زیربشقابی و... تریکو با قیمت مناسب وکیفیت بالا قابل شست وشو

خدا صبرت بده ..بخدا با اینا یجا باشی دوروزه میخورنت ..ای کاش بجا تالا ر ک قهر کردی برا  خونت ک  جدا بشه پا فشاری میکردی 

هیچ قدرتی بالاتر از قدرت خداوند نیست 🤲ان شاءالله تیکرم واقعی میشه.یا حسین..یا الله🤰🤰🤰🤲🤲🤲

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بری توی اتاقشون زندگی کنی؟؟؟ رسما داری تودتو بدبخت میکنی خواهر من. اونم با همچین خانواده ای . این راهی که تو داری میری رو من ۱۰ سال پیش رفتم و آخرش مامانش کاری کرد جدا شدم با اینکه عاشق هم بودیم. 

شده ۱۰ سال عقد بمونی ولی با عزت و احترام برو خونه ی خودت

عزیزم خسیس هستن .  شاید  بگی وااای نه برای خودهرشوهرم خرج میکنن  برای فلانی فلان لب ...

اره واقعا خیلی خسبسن ولی اخه چجوری هیشکی پشتم نیس

بافت انواع سیسمونی کیف،سبد،فرشینه،سبدکریر،صندل،زیربشقابی و... تریکو با قیمت مناسب وکیفیت بالا قابل شست وشو

ببین کوتاه نیا..اگر الان کوتاه بیای فردا تو همون یه اتاق میزنن تو سرت میشی برده شون! وجدانا اگر شوهرت اینقدر بی عرضس(معذرت میخوام* ب چی دل خوش کردی پس؟ از زندگیت سیر شدی؟؟؟

فرزندم،از ملالتهای این روزهای مادری ام برایت میگویم... از این روزها که از صبح باید به دنبال پاهای کوچک و لرزان تو بدوم و دستت را بگیرم تا زمین نخوری. به کارهای روی زمین مانده ام نمیرسم این روزها که اتاقها را یکی یکی دنبال من می آیی، به پاهایم آویزان میشوی و آن قدر نق میزنی تا بغلت کنم، تا آرام شوی. این روزها فنجان چایم را که دیگر یخ کرده، از دسترست دور میکنم تا مبادا دستهای کنجکاوت آن را بشکند. با ناراحتی و ناامیدی سر برگرداندنت را میبینم که سوپت را نمیخوری و کلافه میشوم از اینکه غذایت را بیرون میریزی. هرروز صبح جارو میکشم، گردگیری میکنم، خانه را تمیز میکنم و شب با خانه ای منفجر شده و اعصابی خراب به خواب میروم. روزها میگذرد که یک فرصت برای خلوت و استراحت پیدا نمیکنم و باز هم به کارهای مانده ام نمیرسم...امشب یک دل سیر گریه کردم. امشب با همین فکر ها تو را در آعوش کشیدم و خدا را شکرکردم و به روزها سالهای پیش رو فکر کردم و غصه مبهمی قلبم را فشرد...تو روزی آنقدر بزرگ خواهی شد که دیگر در آغوش من جا نمیشوی و آنقدر پاهایت قوت خواهد گرفت که قدم قدم از من دور میشوی و من مینشینم و نگاه میکنم و آه... روزگاری باید با خودم خلوت کنم و ساعتها را بشمارم تا تو از راه بیایی و من یک فنجان چای تازه دم برایت بیاورم و به حرفهایت با جان گوش بسپرم تا چای از دهن بیفتد.... روزی میرسد که از این اتاق به آن اتاق بروم و خانه ای را که تو در آن نیستی تمیز کنم. و خانه ای که برق میزند و روزها تمیز میماند، بزرگ شدن تو را بیرحمانه به چشمم بیآورد. روزی خواهد رسید که تو بزرگ میشوی، شاید آن روز دیگر جیغ نزنی، بلند نخندی، همه چیز را به هم نریزی... شاید آن روز من دلم لک بزند برای امروز... روزی خواهد رسید که من حسرت امشبهایی را بخورم که چای نخورده و با سردرد و گردن درد و با فکر خانه به هم ریخته و سوپ و بازی و... به خواب میروم...شاید روزی آغوشم درد بگیرد، این روزهادارد از من یک مادر به شدت بغلی میسازد...!
خدا صبرت بده ..بخدا با اینا یجا باشی دوروزه میخورنت ..ای کاش بجا تالا ر ک قهر کردی برا  خونت ک ...

فک میکنی نکردم بخدا جونم به لبم رسیده اگه خونواده داشتم کسی اینجوری زجرم نمیداد

بافت انواع سیسمونی کیف،سبد،فرشینه،سبدکریر،صندل،زیربشقابی و... تریکو با قیمت مناسب وکیفیت بالا قابل شست وشو
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز