خیلی ناراحتم از فکر خوابم نمیبره کی تموم میشه این کاراش این اذیت کردناش یه روز خوش ندارم از دستش
امشب چرا همه گیر دادن به مادرشوهراشون
مگه پیشش هستی
تمومی نداره هیچوقت
بگو حالا میگم، گفتم، شما بهش فکر نکن، اینجوری صلاح میدونم، اقا فقططط شوهرتو پر کن بگو امروز ک نوبت دکتر داستم رفتم نوار قلب گرفت گفت خانم این چه وضعشه مثلا بارداری چرا اینقدر استرس اضطراب داری واسه بچه ضرر داره. یه چیزی بگو دیگه
بگو شما چی قرار به بچه پسرتون بدین
دختر از پدر مادر جهیزیه و سیسمونی میبره و واجبه
ببین اصلا اهمیت نده اینا چیزی نیست که میگی یعنی بگم من از مادر شوهرمم کتک خوردم ولی موندم الان 5 ساله خونم جداست خیلی خوشبختم فقط به یاد گذشته میفتم میگم کاش انقدر گریه نمیکردم خیلی اذیت شدم ولش اهمیت نده بزار بگه خوش باش بابا تا میتونی فقط به شوهرت محبت کن
باورتون میشه امشب به شوهرم گفتم من دیگه تحملشون نمیتونم بکنم از دست اینا میزارم‌میرم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
