ایقد امروز تاپیک ناراحت خوندم دلن گرفت بیاین سوتی هامونو بگیم بخندیم سوتی من که فاجعس😂😂ما الان هفت ماهه که نامزدیم چن ماه پیش من خونه شوشو شام دعوت بودم (پدرش فوت کرده و فقط مامانش و ابجیش خونه بودن )تصمین گرفتم شب همونجا بمونم صبح کله سحر جفتمون بیدارشدیم شوشو گفت مامانشو ابجیش دیر بیدار میشن بریم حموم حالا فک کنین وسط حموم کردن مامانش صداش زد اونجا بود ک دلم میخواس اب بشم 😂خلاصه دو ساعت تو حموم بودیم بلکه فرجی بشه نامزدم اول رفت بیرون بعدم من 😰بعد اون دیگه اونجا نخوابیدم 😁😊