دلم میخواد با خدا حرف بزنم

اشکم دراومد😭😭😭😭من احساس میکنم از بس از خدا گلایه کردم ازم ناراحته ولی میدونم هرجا برم هرکاری کنم هرچی بگم فقط اونه که همیشه برام میمونه خدای مهربونم😭😭😭😭ببخشید خداجونم واسه همه ی حرفایی که وقتی نراحتم میگم😭😭😭😭

وقتی به زندگی فک میکنم که صدسال دیگه هیچ آثاری از ما نیست حتی بچه هامون تو این دنیا با خودم میگم چه غم وغصه های بیهوده ای همه چی رو باید بزاریم بریم.....ولی چه کنیم 

خب البته خدا ناراحت نمیشه
این خدا نیست که جواب نمیده

در حقیقت این مایین که قهر میکنیم این ماییم که نمیشنویم
خدا میگه ای کسانیکه به خودتون ظلم میکنین توبه کنین و عمل صالح انجام بدین منم همه چیز رو میبخشم و اینجا از کلمه ی جمیعا استفاده میکنه یعنی همه چیز
درهای خدا همیشه با نگاهی از جنس محبت به روی هممون باز هستند
کافیه بریم به سمت نور
به سمت امید داشتن

به اینکه خدا تنهامون نمیذاره
خدا رو باید باور کرد به اینکه همیشه هست کنارمون

🤔خب بگو براش حتی اگه فک می کنی نمی شنوه 

مثلا من خودم خیلی شده غفلت میکنم تو نمازم شیطون خیلی منو وسوسه میکنه که ولش کن بخوابم اذان صبح ومیشنوم ولی بلند نمیشم نماز بخونم ولی بااین حال عذاب وجدان نخوندنشو دارما نمیدونم چه کنم نمیدونم چرا من اینقدر سستم 

من احساس میکنم خدا منو ول کرده به حال خودم،، اصلا یه آدم بی مصرف شدم نمیدونم از بس خدا رو صدا کردم جواب نگرفتم اینجوری شدم،،،، ولی خیلی خسته ام خیلیییییییی خدایا خودت کمکم کن........ خداااااااااااااا 

خب همون ببخشیدا رو بهش بگو بگو پشیمونی خطا کردی کسی رو بجز اون نداری اگه اون هوا تو نداشته باشه چکار باید بکنی 

ای جانم.خدا صبرتون بده.😥

من دقت کردم وقتی میخونم خیلی دلم آرومه

خب سست نیستین در حقیقت اراده میخواد
مثلا اگه قرار باشه صبح زود برین بیرون شهر و قرار گذاشته باشین خیلی زود بیدار میشین
برای نماز هم برای خودتون قانون بذارین که باید انجام بدی و در مقابلش تشویق و تنبیه در نظر بگیرین
اما فارغ از همه ی اینا خوندن نماز موهبت و لطف خدا به بنده هاست از خدا بخواین ای موهبت رو براتون دایمی کنه از خدا بخواین که سستی رو ازتون بگیره 

عزیزم نیاز به هیچی نداری فقط چشماتو ببند و صداش کن دستت رو بالا ببر و بگو خدا جونم دستم رو بگیر میبینی دستت تو دستاشه و کنارته حتی از اینکه در آغوشش باشی باز هم بهش نزدیکتری بعد فقط تو هستی و اون دیگه هیچی هیچی کل دنیا برات مهم نیست فقط تو هستی خودش اونوقت میخوای باهاش حرف بزنی ولی نمیدونی چی بگی از بس که اون حالت خوشه تمام غم های دنیا در نظرت هیچی نیست میخوای درد دل کنی ولی هیچ دردی تو دلت نیست همه خوب شدن میگی چی از خدا بخوام باز هیچی نیست که ارزشش رو داشته باشه که تو اون لحظه بخوای از خدا بگیری فقط میگی خدایا منو از اینم به خودت نزدیکتر کن اونوقته که دیگه خودت هم نیستی فقط اونه که هست با تمام ذره های وجودت حسش میکی با خودت میگی من کیم این وسط بعد میبینی که منی وجود نداره فقط اونه که داره بهت لبخند میزنه و حس میکنی شاید بهشت همین لبخند باشه اره مطمئن میشی که بهشت لبخند خداست کاش تا ابد کنارش بمونم هیچی نمیخوام حتی جسم هیچی فقط تا ابد بهم لبخند بزن خدا جونم