از مشکلات اول زندگیتون بگین . ما سه ساله ازدواج کردیم . پشتوانه مالی نداشتیم . شوهرم با همت خودت شروع کرده و خیلی مشکل مالی داریم ولی از کسی تا حد توان کمک نمیخوایم . هیشکی هیچ کاری برا ما نکرد . واسه همه هم خیلی کارا کردیم . شمام بگین دلم یکم وا شه . خیلی خستم الان چند تا قسط جا مونده داریم . حقوق ضامنا رو نبستن ولی پیام میره براشون . ب نظرتون من خیلی بدبختم؟
نه گلم ما هم اوایل مشکلات زیاد داشتیم چقد الکی حرص میخوردم هفته ها از شب تا صبح بحث و کتک کاری داشتیم چقد گریه کردم چقد خودخوری، گذشت همشون و از ذهنم هم پاک شدن
نه گلم ما هم اوایل مشکلات زیاد داشتیم چقد الکی حرص میخوردم هفته ها از شب تا صبح بحث و کتک کاری داشتی ...
والا ما مشکلی ب اون صورت نداریم . فقط از لحاظ مالی . شوهرم مرد قوی هست . خدایی مهمونی هایی ک من می دم همه رو انگشت ب دهن می کنه . ولی قسطامون ک عقب می افته خیلی اذیت میشیم . خسته شدم قسط قسط قسط . امروز برا ضامنمون ک غریبه هم هست پیام اومده فردا قراره قسطارو بریزیم . تازه این تموم شده ۱۰ تا قسط از ی وام دیگه عقبیم . بماند ک چقددددددررررر قسط دادم . از کوچکترین حقوقم گذشتم . بخدا ی چیزی برا خودم میخرم احساس گناه می کنم
من ب تازگی خونه خریدم با همه ی پس انداز و طلاو... حالا بعد نوشتن قولنامه وکارای دیگه چند روزه اعصاب ندارم بخدا ۲۰۰ تومن از حقوقمون میمونه کارم پیدا نکردم هنوز دارم دیوونه میشم