2777
2789
عنوان

توروخدا بیایید😭😔

187 بازدید | 22 پست

سلام 

تو تاپیک قبلی گفتم با همسرم بحثم شده بود خودشم مقصر بوده .. امروز ساعت سه عصر از سرکار ک برگشت ناهار نخورد رفته تو اتاق خوابیده،یبارم رفتم پیشش غرورموخوردکرد جوابمو نداد برگشتم⁦☹️⁩😭 خیلی دلم گرفته دق کردم تنهام همش اشک میریزم...بگید چیکارکنم تجربه ندارم⁦☹️⁩😭😔😔😭😭

خدایا شکرت❤ 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

منم یه بار اینطورز شدم

رفتم سمتش منو پس زد  منم به غرورم بر خورد دیگه کلا نادیده میگرفتمش انگار نه انگار شوهر دارم

تا اینکه خودش اومد واسه معذرت خواهی  

😍اللهم صل علی محمد و آل محمد 😍 الهی شکرت بخاطر همه چیز😘

من تو این مواقع خودمو میندازم رو شوهرم بوسش میکنم و گازش میگیرم از باسنش نیشگون میگیرم هرچی بگه بس کنم یا جوابمه نده ولش نمیکنم کلا دس یه جاهاییش میزارم ک خندش میگیره آشتیمون میشه ...یبار تومبونشو یهویی از پاش کندم سر باسنشو ماچ کردم غش کرد از خنده آخر سرم بغلم کرد 🤣🤣🤣کلا نمیزارم قهرا طولانی شه حتی اگ مقصیر باشع خودم میرم جلو بعدش اون معذرت خواهی میکنه

کاربر قدیمی ام       نمیدونم چرا کاربری قبلیم پوکید  خدایا مواظب شوهرم باش💙❤🤲...همسرمهربونم💏چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده  سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم ..💏
من تو این مواقع خودمو میندازم رو شوهرم بوسش میکنم و گازش میگیرم از باسنش نیشگون میگیرم هرچی بگه بس ک ...

خدا نکشتت😂😂😂😂😂😂😂

🌿لطفاً برای شفای دخترم دعا کنید 🤲  خدایا به بزرگیت قسم،هیچ پدر و مادری رو با اولادش امتحان نکن، خدایا منو با دخترم امتحان نکن،الهی آمین🤲🌿
خدا نکشتت😂😂😂😂😂😂😂

😂😜

کاربر قدیمی ام       نمیدونم چرا کاربری قبلیم پوکید  خدایا مواظب شوهرم باش💙❤🤲...همسرمهربونم💏چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده  سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم ..💏
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز