سلام جیگرا
دیشب رفتیم خونه یکی از آشناها شب نشینی تقریبا ساعت نه و نیم اینا رفتیم تا یک اینا و بعدشم بابام گفت گاز و بنزین ندارم و خلاصه تا زدیم و برگشتیم ساعت شد حدودا 2 اومدیم دیدیم در حیاتمون بازه همه خشکمون زده بود گفتم یا امیرالمومنین در چجوری بازه ؟!
اخه موقعی که رفتیم باز نبود
ماشین کار پدرم و دم و دستگاهای کارش و اینام که خیلی گرونن دستگاهاشون توش بود