من قبلا دوتا سقط داشتم بماند که چقد هم ازرطرف خونواده خودم هم از،طرف خونواده شوهر طعنه خوردم.الان باردارم از،اول بارداریم استراحت مطلقم اونم تو شهر غریب تا چهارماهگی اصلا نگفتم پیش کسی که باردارام هرچند که هم مادرشوهرم هم مامانم میدونستن و به رو خودشون نمیاوردن.حالا بعد شش ماه مامانم گفت باید بیام اینجوری بچه وزن نمیگیره تو اصلا شام و ناهارت معلوم نیس.حالام که اومده غذاهاشو نمیتونم تحمل کنم همش نپخته حالا میگم بازم دستش درد نکنه این چند روز همش میگه خونتون گرمه فلان و...هردقیقه پنجره رو باز،میکنه میگه باید خودتو عادت بدی صبح ها میخوابم میگه چه خبره شبا خودتو عادت بده زود بخواب امروزم پا شده رفته واسه خودش بازار چه خری چه من که تنهام.همشم تلفن بازی با بچه های دیگش یا نگاه من میکنه باردارم زتداداشم مشکل داره گریه میکنه یا میگه اگه تو رو به حال خودت میگرفتن بچه میخواستی چیکار بیکاری.چون اون داداشم بچه نداره میگه زندگی اون بهم میریزه تو بچه داری گفتم پاشو برو نمیخوام تنهایی خودم بهتر بود بهشم برمیخوره میگه من فردا شش،صبح میرم
دو تا سقط داشتم روزای خیلی بدی رو گذروندم همش نگران همش ناراحت.تا اینکه فهمیدم دوباره باردارم خیلی واسه بدست اوردن دخترم تلاش کردم هم استراحت مطلقم هم شیاف استفاده میکنم هم امپول هم قرص که واسم بمونه.میشه دعا کنید سلامت بغلش کنم ممنون
والا مقصر نیستی مادرت باید رعایت کنه غذاشو زود بذاره که بپذه بتو توجه کنه زن باردار طبیعیه زیاد بخوابه طبیعه تو بارداری طبع بدنش گرم یا سرد شه بعدم بتوچه زنداداشت مشکل داره تو بچه نیاری که اونا زندگیشون خراب نشه اگه زنداداشت بود حاضر بود اینکارو برا تو کنه مامانت توقع بیجا داره بزار برگرده هرچی حرص بخوری بچت عصبی میشه بس ریلکس باش
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
وظیفه ای نداره از شما نگهداری میکنه از سر لطفشونه دوست ندارین بگین بنده ی خدا برن به خونه و زندگی خو ...
اخه چه کمکی همش تو اتاق تلفن بازی با عروساش و پسراش همش میشینه گریه کردن که چرا اونا به مشکل خوردن واسه بچه
دو تا سقط داشتم روزای خیلی بدی رو گذروندم همش نگران همش ناراحت.تا اینکه فهمیدم دوباره باردارم خیلی واسه بدست اوردن دخترم تلاش کردم هم استراحت مطلقم هم شیاف استفاده میکنم هم امپول هم قرص که واسم بمونه.میشه دعا کنید سلامت بغلش کنم ممنون
تو شهر غریبم فاصلمون زیاده من خواستم بیاد که باهام صحبت کنه شوهرم همش،سرکاره اینم اومده شده ایینه دق یا گریه زاری میکنه که چرا داداشم به مشکل خورده واسه بچه یا همش تلفن بازی با پسراش و عروساش
دو تا سقط داشتم روزای خیلی بدی رو گذروندم همش نگران همش ناراحت.تا اینکه فهمیدم دوباره باردارم خیلی واسه بدست اوردن دخترم تلاش کردم هم استراحت مطلقم هم شیاف استفاده میکنم هم امپول هم قرص که واسم بمونه.میشه دعا کنید سلامت بغلش کنم ممنون
اخر منو به باد داد رویای باز اومدنت ۸ سال گزشت اینقدر واسه نبودنت نوشتم ۳ تا دفتر شد باز نیومدی عزیز دلم، دیگه ناییم ندارم غصه نداشتنتو بخورم میخام بیخیال باشم دیگه میخام زندگی کنم خدایا سپردم به خودت همه چیو 😔
تو شهر غریبم فاصلمون زیاده من خواستم بیاد که باهام صحبت کنه شوهرم همش،سرکاره اینم اومده شده ایینه دق ...
مشکلشونچیه چند سال منتظرن
اخر منو به باد داد رویای باز اومدنت ۸ سال گزشت اینقدر واسه نبودنت نوشتم ۳ تا دفتر شد باز نیومدی عزیز دلم، دیگه ناییم ندارم غصه نداشتنتو بخورم میخام بیخیال باشم دیگه میخام زندگی کنم خدایا سپردم به خودت همه چیو 😔
والا مقصر نیستی مادرت باید رعایت کنه غذاشو زود بذاره که بپذه بتو توجه کنه زن باردار طبیعیه زیاد بخوا ...
بخدا هرچی بهش میگم سردمه نزار سرما بخورم دوباره میبینم پنجره رو باز،گذاشته میگه گرمه .امروز اینقد از،دستش گریه کردم یا شبا خوابم بهم ریخته نمیتونم بخوابم شوهرمم صبح زود میره سرکار خواب زده میشم حالا تا ساعت ده صبح میخوابم میگه تو باید خودتو عادت بدی شبا بخوابی
دو تا سقط داشتم روزای خیلی بدی رو گذروندم همش نگران همش ناراحت.تا اینکه فهمیدم دوباره باردارم خیلی واسه بدست اوردن دخترم تلاش کردم هم استراحت مطلقم هم شیاف استفاده میکنم هم امپول هم قرص که واسم بمونه.میشه دعا کنید سلامت بغلش کنم ممنون
دو تا سقط داشتم روزای خیلی بدی رو گذروندم همش نگران همش ناراحت.تا اینکه فهمیدم دوباره باردارم خیلی واسه بدست اوردن دخترم تلاش کردم هم استراحت مطلقم هم شیاف استفاده میکنم هم امپول هم قرص که واسم بمونه.میشه دعا کنید سلامت بغلش کنم ممنون
همش یه ساله ازدواح کردن بخدا من خودم بعد کلی دکتر نتیجه گرفتم حالا که من باردارم اصلا جرئت نکرد بهشون بگه میگفت زندگیشون بهم میریزه الانم که اومده نگاه من میکنه شروع میکنه گریه کردن منو حرص میده میگه نه من بخاطر مشکلات زندگی گریه میکنم یا میگه بزهر دخترت دنیا بیاد ببین چه بلایی سرت میاره فکر کردی بچه الکیه
دو تا سقط داشتم روزای خیلی بدی رو گذروندم همش نگران همش ناراحت.تا اینکه فهمیدم دوباره باردارم خیلی واسه بدست اوردن دخترم تلاش کردم هم استراحت مطلقم هم شیاف استفاده میکنم هم امپول هم قرص که واسم بمونه.میشه دعا کنید سلامت بغلش کنم ممنون
والا منم هفت ماهمه ویارم خوابه همش میخوابم تا دو ظهرم بخوابم مامانم بیدارم نمیکنه نمیذاره خواهر یا بابام با صدا بلند حرف بزنن یا تی وی صداش بلند باشه شب قبل میپرسه غدا چی بزارم دما خونشون براساس بدن منه چون میدونه گرما حالمو بد میکنه عصبی میشم خواهرمو دعوا میکنم خواهرم ۸ سالشه هیچی نمیگه یا مامانم میگه به اجیت حرف نزن مادر باید مادری کنه ماها الان شرایطمون بحرانیه نمیتونیم خودمونو کنترل کنیم هورمونامون بهم ریخته بامامانت بحث نکن بزار بره اگه شرایطشو داری از رستوران غذا بگیر اگه نداری غذا زیاد بپز فریز کن برا خودت هربار ی خورش در بیار پلو هم که کاری نداره
همش یه ساله ازدواح کردن بخدا من خودم بعد کلی دکتر نتیجه گرفتم حالا که من باردارم اصلا جرئت نکرد بهشو ...
ای بابا 🤤
اخر منو به باد داد رویای باز اومدنت ۸ سال گزشت اینقدر واسه نبودنت نوشتم ۳ تا دفتر شد باز نیومدی عزیز دلم، دیگه ناییم ندارم غصه نداشتنتو بخورم میخام بیخیال باشم دیگه میخام زندگی کنم خدایا سپردم به خودت همه چیو 😔