وقتي تاپيكاي يلداتونو ميبينم كه ذوق دارين و ماام ميتونستيم فردا شب دعوت باشيم خونه ي نامزدم اينا يا اينكه اونا دعوت باشن خونه ي ما...اما نشد و همه چي بعد از پنج سال به هم خورد و من انگار يه تيكه از بدنمو جدا كردن....
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
ببين ما دوسال دوست بوديم دوسال و نيمم اشنايي بوديم يني خانواده ها ميومدن ميرفتن اما چون هنوز رسمي نشده بوديم برام كادو به مناسبت عيدي و يلدا نمياوردن....ولي خب كادوي تولد و سوغاتي خيلي برام اورده بودن.توي دوسال قبل نه يلدا دعوت همديگه نبوديم ولي خب باهم در تماس بوديم ولي عيداي نوروز و ماهها رمضان مثلا دعوت ميكرديم همو....يا اينكه گاهي بي مناسبت.
مگه روی خوش ب کسی نشون داده ک اون بنده خداها جرات کنن بیان هی خواهر دست رو دلم نزار
جدی میگی یعنی خونوادت بیان روس خوش نشون نمیده؟ خب بی خیال نشو شاسد اسن کارش دلیلی داره نزارین این جور مسایل کش پیدا کنه ب هر حال لازمه بعضی مناسبتا برین بیان،