شوهرم چند سالی میشه ک روی تخت نمیخوابه میگه کمر درد میگیرم چند بار گفت جمع کنیم ولی من راضی نشدم از تخت خوشم میاد امروز دیدم جامون تنگه خونه نبود برداشتم جمعش کردم گفتم حتما خوشحال میشه و اینکه جای خودمون بچه ها باز میشه راحت بازی میکنن تو اتاق ولی الان اومد و کلی سرم داد کشید و گفت چرا بدون اینکه ب من بگی این کارو کردی حق نداشتی شاید میخواستم بفروشمش(تختمون خیلی قراضه شده هیچ کس نمیخره مطمئنم،همه جاش شکسته و داغونه)
منم تخت و همون جور بسته گذاشتم کنار اتاق و نشستم دارم گریه میکنم حالا میگید چکار کنم هم بهم برخورده ب خاطر ی تخت بی ارزش هم نمیخوام اون از دستم ناراحت باشه