دیگه باید انتخاب کنی یا غرورتو بذاری کنار
یا نداشتنشو تحمل کنی
ببین کدوم برات بهتره
بنظرم اینو بفرست براش
بدون هیچ نوشته دیگه ای
بعد که دید پاکش کن
خب مامانت یه داستان خیالی بسازه وبهش بگه
دیشب دخترم خواب پسرتو دیده توی خواب خیلی گریه کرده و آه وناله کرده گفته دعا میکنم عاقبت بخیر نشی واین حرفها .
دخترمم خیلی ناراحته چیزی شده که همچین خوابی دیده ،بالاخره خاله ات چیزی میگه اون موقعه مامانت میتونه چراغ سبز نشون بده
عزيزممم منم بيست سالمه تو اين شرايط مثه من
ولي درکت ميکنم خيلي سخته واقعأ
منم منتظر کيسم بياد خواستگاريم خيلي ناراحتم
خدا کنه شب يلدا اون بياد تا دورهم باشيم اخه دلم براش تنگ شده تا يک سال نديدمش چون خارج ازشهره وهم سپاه ست اي خدا
بخدا خيلي سخته استارتر
برو سر نمازت از خدا بخواه يه ازدواج خوب وهمين پسرعموم دوباره بياد خواستگاريم دعا کن
خدا خيلي مهربونه
واييي الانم دارم ديوونه ميشم چه دوراني بود باهم حرف ميزديم اي خدا يهويي منو دور کرد
اميدوارم بزودي عروس بشي با پسرعموي قشنگتون
منم با فاميلمون خخخ
حالا هرچه خدا بخواهد
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
45 ثانیه پیش
46 ثانیه پیش
53 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
