سلام خانوما. ما با یه خانواده ای رفت و آمد داریم که خیلی روابطمون عالیه. پر از احترام و در عین حال آقایون اون خانواده واقعا مثل برادرن برام و منم برای اونا مثل خواهر هستم. با هم راحتیم و در کنارش حرمتا حفظ میشه. درست مثل رابطه خواهر برادری. تو محیط کار هرروز همو میبینیم. من یه مدتی بود خیلی اتفاقی از سر یه سری شواهد خیلی ضایع شک کردم که یکی از اون داداشا داره به همسرش خیانت میکنه. اما نمیتونستم باور کنم چون ادمای هیز و ذات خرابی نیستن. تا اینکه امروز من از محل کار خارج شدم ناگفته نمونه که من و یکی از داداشا کارمون طول کشیده بود و بقیه رفته بودن و بعد از یه ربع یادم اومد دسته کلیدمو رو میزم جا گذاشتم. برگشتم که بردارم دیدم یه خانومی قبل از من وارد ساختمون شد، پشت سرش رفتم که دیدم در واحد ما بازه و اون خانوم رفت تو واحد. منم شوکه شدم و برگشتم چون کارمون طوریه که مراجع حضوری به هیچ عنوان نداریم.