سلام خانما .امیدوارم همگی صحیح وسالم باشید.الان چند ماهه که درگیر بیماری شقاق وهموروئیدم خیلی خیلی اذیتم میکنه البته اوایل شقاق داشتم ولی بعداز سه ماه درد وخونریزی با کلی دوا درمون شقاقم خوب شد الان درگیر هموروببد شدم که از شقاق بیشتر درد داره چند بارم دکتر رفتم ولی تغبیری نکردم لطفا اگر تجربه ای دارید یا درمانش رو میدونید بگید بهم خدا خیرتون بده فقط اینم بدونید خودمم به عمل فکر کردم ولی دکترم میگه جراحی برای من جواب نمیده چون تنبلی روده دارم احتمال برگشتش بعدها به علت کم کاری روده ویبوست زیاده
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
ما انسانهامثل مداد رنگيهستيم ،...شايد رنگ مورد علاقه همديگر نباشيم!!! اما روزي ... براي كامل كردن نقاشي مان ، دنبال هم خواهيم گشت....به شرط اينكه اينقدر نتراشيم همديگر را تا حد نابودي.، راه خدا از ميان خلق خدا ميگذرد.
خاطره زایمانم بچه عجیب ترین موجود دنیاست...می اید،مادرت میکند،عاشقت میکند،رنجی ابدی را دروجودت میکارد،تا اخرین لحظه عمر عاشق نگهت میدارد وتمام...! بگمانم مادر بودن یک نوع دیوانگی ست، وقتی مادر میشوی رنجی ابدی سراغت می اید، رنجی نشات گرفته از عشق..،مادر که میشوی میخواهی جهان را برای فرزندت ارام کنی،میخواهی بهترین هارا از ان او کنی،وقتی می خزد،چهاردست وپامیرود،راه میرود ومیدود،توفقط تماشایش میکنی وقلبت برایش تند میتپد..❤از دردش نفست میگیرد روحت از بیماری اش زخم میشود،مادر که میشوی دیگر هیچ چیز جهان مثل قبل نخواهد بود،مادر که میشوی کس دیگری میشوی کسی که وجودش پر از عشق وجنون ودیوانگی است..
رامانوجان روز ۲۲ دسامبر ۱۸۸۷ در تامیل نادوی هند در یک خانوادهٔ فقیر به دنیا آمد. ۱۰ ساله بود که با ریاضیات آشنا شد. این نابغه ریاضی تقریبا بدون هیچ آموزشی به صورت خودآموخته توانست در ریاضیات محض به گونه شگفت انگیزی پیشرفت کند .فیلم، «مردی که بینهایت را میدانست» راوی زندگی وی میباشد. متاسفانه این نابغه بزرگ ریاضی به بیماری سل مبتلا شد و در روز ۲۶ آوریل ۱۹۲۰ در ۳۲ سالگی از دنیا رفت.
طرز استفاده منظورم ساعت خاصي بايد گذاشت و همشون رو بايد استفاده كرد طي يك دوره يا هر وقت خوب شد قطع كني
ما انسانهامثل مداد رنگيهستيم ،...شايد رنگ مورد علاقه همديگر نباشيم!!! اما روزي ... براي كامل كردن نقاشي مان ، دنبال هم خواهيم گشت....به شرط اينكه اينقدر نتراشيم همديگر را تا حد نابودي.، راه خدا از ميان خلق خدا ميگذرد.