اول بگم برادر شوهر هر شب اینجاس.شوهر منم عادت داره جلوش سر ب سرم بزاره.ک من عصبی بشم .کم محلی کردم درست نشد.بحث کردم درست نشد .جواب دادم درست نشد .ی شب دوشبم نیس ک بگم میرم تو اتاق هرشبه.ذله شدم..میدونه من رو چ چیزایی حساسم دست میزاره روشون.مثلا شوهر من پر خوراکه.دیشب مادرشوهرم ی کیک اورد وقتی رفت شوهرم همشو خورد.جلو داداشش میگه مامان کیک اورد ب در حیاط نرسیده فاطمه تمومش کرد😣 برادرشوهرمم هارهار میخنده.داداشش با منم لجه از عمد بلند میخنده و ادامه میده ک من عصبی بشم و ازینجور شوخیای زپرتی ک نشون بدن من شکموام...و هزار تا چیز دیگه..چیکارکنم شوهر کم عقل سر عقل بیاد.ن قهر ن دعوا ن کم محلی جواب نداد