بالاخره موقعیتش جور شده تا پسرعموم رو ببینم
ولی هنوز نمیدونم چی بگم یا چی کار کنم؟؟؟
من احساس میکنم یه چیزی هست به خاطر رفتاراش میگم...خیلیا گفتن اره دوست داره!!!میشه شما نظر بدید؟
به من توجه خاصی داره...گاها میخنده بهم
هر چی بگم سریع انجام میده البته در مورد خواهرشم همین طوره
انگار دنبال بهونه میگرده بیاد پیشم...شارژر ...آدامس...نخ دندون...یه تیکه کاغذ...با اینکه میدونم همه اینارو خودش مامانش یا خواهرش هم تو کیفشون جیبشون دارن ولی میاد از من میگیره خیلیم طولش میده و حرف میزنه....
مثلا یه بار گفت خواهرت خوب کاری کرد با پسرخاله ات ازدواج کرد....درست تموم شده میخوای چی کار کنی؟
اما شوخیاش یه جوریه وقتی سه تایی هستیم بیش از حد صمیمی میشه ...
واقعا نمیدونم محبت برادرانه است یا بهم علاقه داره؟؟؟