موضوعی پیش آمده که نمیدونم چکار کنم عقلم به جایی قد نمیده یعنی ، راستش بعد اذیت هایی کع از جانب خانواده همسرم شدم ،گفتم بیام باز گذشت کنم و دعوتشون کنم برای شام ، درگیر این موضوع بودم و به همسرمم گفتم و قرار شد پنجشنبه ی همین هفته دعوتشون کنیم ، منم خوشحال بودم بابت اینکه در جهت خیر قذم بردارم ، بگم این تلاش آخرمه دیگه که نگم من کم گذاشتم و نشد ، مدیون خودم نباشم ، خلاصه در همین گیر و دار مطلع شدم خانواده همسرم برای برادرشوهرم رفتند خواستگاری و به همه گفتند جز ما ! حقیقتش بریدم اولش ، البته نمیدونند ما فهمیدیم ، بعد گفتم دعوتشون کنم ببینم میگند عذرخواهی میکنند یا نه که گفتن شاید اما عذرخواهی بعیده ....میگم دعوت نکنم هم یه جور ....موندم چه کنم حالا دعوت هیچی ، وقتی گفتند من عکس العملم چی باشه ؟ مغزم دیگه داره سوت میکشه
خدایا از تو سپاسگزارم بخاطر تمام حکمتهایت ،مهربانی هایت. و میدانم مرا میبینی و پشتیبانم هستی .