2777
2789
عنوان

بتای 15 , یه لحظه بیاید

| مشاهده متن کامل بحث + 3246 بازدید | 60 پست
اخه چجوری مگه میشه


اره اگه خدا بخواد میشه مهربونم
خدا فقط

شوهر من..محمدرضای من..محمدم..رضای من..کجا بروم وقتی سرزمین پهناور میان بازوانت را به اسمم زدی..کجا بنشینم وقتی سرم را به شانه هایت میفشاری....تا در حصار گیرند دستان تنومندت تن نحیف مرا..گوش به که بسپارم وقتی قلبت چنان مشت میکوبد بر سینه ات.. و فریاد می‌زند: عاشقتم♥💍🙊🙈.  که را ببینم وقتی هرجا را می‌نگرم،تورا میبینم... کدام عسل کامم را شیرین کند وقتی شهد عشق تو را مینوشم...کدام هیبت قلبم را بلرزاند وقتی رگ گردنت سایه انداخته بر زنانگی هایم...چه شیرین است وقتی کلید می‌اندازی..و شروع میشود تپش این قلب بیقرارم..رسوایم میکند وقتی شتابان به سوی آغوش بازت پرواز میکنم..و جایی میان قلب بیقرارت، عطر تن من با عطر عرق تن تو یکی میشود... و فرشتگان خداوند لبخند میزنند..عاشقتم..شوهرم...🙊🙈💋💍♥🌹🐣.
جدی چجوری  میشه توضیح بدی


هیچی من لتروزول میخوردم سرخود.. یه سه ماهی میخوردم تخمدان پلی کیستیک بودم سنمم بالا
یه بار حدود ده روز قبل موعدم کمرم بدجور گرفت شکمم گرت نفسم بند اومد..بعدش هرازگاهی تیر کشیدن زیر دل حس میکردم.. گذشت و من پریود شدم اما پریودیم اصلا مث قبل نیود.. خون خالص بود... لکه بینی اصلا نبود.. دوروز بود پریودیم.. بعدش پاک شدم یه روز رفتم مسجد دیدم لک بینی دارم.. شک کردم رفتم همون  بیبیچک زدم دویاره رفتم مسجد از خدا بچه خواستم برگشتم دیدم هاله انداخته
بعد از اون دوسه بار دیگ پریود شدم اما همون شکلی خون. و لخته های جامد
به علاوه از همون اول ترشح شیری رنگ داشتم کم کم ترشحاتم مخاط شد ..
ازهمون اول نفس کم میاوردم وزود خسته میشدم
ازهمون اول پاهام یخ بود وشب و روز تشنم بود

تیر کشیدن زیر شکم ک همیشه بود..
خلاصه خواهر امکان نداره کسی حامله بشه و نفهمه ..علایم مییاد سراغت .. شوهرم پریودیمو میدید میگفت توهم زدی تو لیاقت بچه دار شدن نداری... حتی منو سونو هم نبرد تا خیلی وقت.. اماوقتی لگد زد و وقتی از سینم کمی شیراومد شک کرد گفت اره نکنه حامله باشی..
اخه بهم میگفت کیست داری سرطان داری شکم دراوردی
میخوام بهت ی=بگم خدا بخواد میشه مهربونم
تازه منو سوار موتور میکرد تا سقط بشه..باهمین شکم وقتی هفته هفتم بوده منو برد پیاده روی اربعین... و تا مثل میت نمیشدم و غش نمیکردم وای نمیستاد استرراحت کنه و چیزی  بهم بده بخورم..
کلی دم نوش هم یه خوردم میداد به زور.. قرص هم بعد رابططه میداد به زووور

اما من فقط توکلم به الله بود که یه سکینه ای بفرسته برای قلبم تا اروم بشم از دست این قوم الظالمین..
الانم شوهرم عذاب وجدانش شروع شده

شوهر من..محمدرضای من..محمدم..رضای من..کجا بروم وقتی سرزمین پهناور میان بازوانت را به اسمم زدی..کجا بنشینم وقتی سرم را به شانه هایت میفشاری....تا در حصار گیرند دستان تنومندت تن نحیف مرا..گوش به که بسپارم وقتی قلبت چنان مشت میکوبد بر سینه ات.. و فریاد می‌زند: عاشقتم♥💍🙊🙈.  که را ببینم وقتی هرجا را می‌نگرم،تورا میبینم... کدام عسل کامم را شیرین کند وقتی شهد عشق تو را مینوشم...کدام هیبت قلبم را بلرزاند وقتی رگ گردنت سایه انداخته بر زنانگی هایم...چه شیرین است وقتی کلید می‌اندازی..و شروع میشود تپش این قلب بیقرارم..رسوایم میکند وقتی شتابان به سوی آغوش بازت پرواز میکنم..و جایی میان قلب بیقرارت، عطر تن من با عطر عرق تن تو یکی میشود... و فرشتگان خداوند لبخند میزنند..عاشقتم..شوهرم...🙊🙈💋💍♥🌹🐣.

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

هیچی من لتروزول میخوردم سرخود.. یه سه ماهی میخوردم تخمدان پلی کیستیک بودم سنمم بالا یه بار حدود ده ر ...

یعنی میشه؟ من ازمایش دادم منفی بود. ولی الان ٣ماهه نشدم.شکمم بزرگ شده بعضی علایم دارم. شما از چی فهمیدی بارداری؟ تو چند هفته؟ازمایش دادی؟

  
یعنی میشه؟ من ازمایش دادم منفی بود. ولی الان ٣ماهه نشدم.شکمم بزرگ شده بعضی علایم دارم. شما از چی فهم ...


اره من ازهمون اول شک کرده بودم امیدوار بودم..من بیشتر از رو ترشحاتم فهمیدم مهربونم ترشحات شیری و مخاطی
و نفس تنگیم...وقتی یکم را میرفتم قلبم به شذت میکوبید حتی کارای منزلمو نمیتونستم انجام بدم الانم منتظرم شوهرم بیاد کمکم

شکمت از قسمت زیر نافت سفت و بزرگ شده درسته؟

شوهر من..محمدرضای من..محمدم..رضای من..کجا بروم وقتی سرزمین پهناور میان بازوانت را به اسمم زدی..کجا بنشینم وقتی سرم را به شانه هایت میفشاری....تا در حصار گیرند دستان تنومندت تن نحیف مرا..گوش به که بسپارم وقتی قلبت چنان مشت میکوبد بر سینه ات.. و فریاد می‌زند: عاشقتم♥💍🙊🙈.  که را ببینم وقتی هرجا را می‌نگرم،تورا میبینم... کدام عسل کامم را شیرین کند وقتی شهد عشق تو را مینوشم...کدام هیبت قلبم را بلرزاند وقتی رگ گردنت سایه انداخته بر زنانگی هایم...چه شیرین است وقتی کلید می‌اندازی..و شروع میشود تپش این قلب بیقرارم..رسوایم میکند وقتی شتابان به سوی آغوش بازت پرواز میکنم..و جایی میان قلب بیقرارت، عطر تن من با عطر عرق تن تو یکی میشود... و فرشتگان خداوند لبخند میزنند..عاشقتم..شوهرم...🙊🙈💋💍♥🌹🐣.
اره من ازهمون اول شک کرده بودم امیدوار بودم..من بیشتر از رو ترشحاتم فهمیدم مهربونم ترشحات شیری و مخا ...

اره. دکمه شلوارمو قبلا خیلی راحت میبستم الان نمیبندم‌.چون بسته نمیشه‌.من ترشح دارم. دقیقا ببخشید ی وقت حس میکنم پریود شدم ولی نشدم. 

  
اره من ازهمون اول شک کرده بودم امیدوار بودم..من بیشتر از رو ترشحاتم فهمیدم مهربونم ترشحات شیری و مخا ...

من موقعی ک حرف میزنم نفسم میگیزه . ی نفس عمیق میگیزم بعد ادامه اشو میگم

  
اره من ازهمون اول شک کرده بودم امیدوار بودم..من بیشتر از رو ترشحاتم فهمیدم مهربونم ترشحات شیری و مخا ...

ولی من حتی دوماه ک عقب انداختم ازمایش دادم بتا ١.۵ بود. بی بی ها هم منفی بود مگه میشه؟

  
اره. دکمه شلوارمو قبلا خیلی راحت میبستم الان نمیبندم‌.چون بسته نمیشه‌.من ترشح دارم. دقیقا ببخشید ی و ...


ترشحت دقیقا چجوریه

شوهر من..محمدرضای من..محمدم..رضای من..کجا بروم وقتی سرزمین پهناور میان بازوانت را به اسمم زدی..کجا بنشینم وقتی سرم را به شانه هایت میفشاری....تا در حصار گیرند دستان تنومندت تن نحیف مرا..گوش به که بسپارم وقتی قلبت چنان مشت میکوبد بر سینه ات.. و فریاد می‌زند: عاشقتم♥💍🙊🙈.  که را ببینم وقتی هرجا را می‌نگرم،تورا میبینم... کدام عسل کامم را شیرین کند وقتی شهد عشق تو را مینوشم...کدام هیبت قلبم را بلرزاند وقتی رگ گردنت سایه انداخته بر زنانگی هایم...چه شیرین است وقتی کلید می‌اندازی..و شروع میشود تپش این قلب بیقرارم..رسوایم میکند وقتی شتابان به سوی آغوش بازت پرواز میکنم..و جایی میان قلب بیقرارت، عطر تن من با عطر عرق تن تو یکی میشود... و فرشتگان خداوند لبخند میزنند..عاشقتم..شوهرم...🙊🙈💋💍♥🌹🐣.
من موقعی ک حرف میزنم نفسم میگیزه . ی نفس عمیق میگیزم بعد ادامه اشو میگم


حامله ای مطمنم صد درصد

شوهر من..محمدرضای من..محمدم..رضای من..کجا بروم وقتی سرزمین پهناور میان بازوانت را به اسمم زدی..کجا بنشینم وقتی سرم را به شانه هایت میفشاری....تا در حصار گیرند دستان تنومندت تن نحیف مرا..گوش به که بسپارم وقتی قلبت چنان مشت میکوبد بر سینه ات.. و فریاد می‌زند: عاشقتم♥💍🙊🙈.  که را ببینم وقتی هرجا را می‌نگرم،تورا میبینم... کدام عسل کامم را شیرین کند وقتی شهد عشق تو را مینوشم...کدام هیبت قلبم را بلرزاند وقتی رگ گردنت سایه انداخته بر زنانگی هایم...چه شیرین است وقتی کلید می‌اندازی..و شروع میشود تپش این قلب بیقرارم..رسوایم میکند وقتی شتابان به سوی آغوش بازت پرواز میکنم..و جایی میان قلب بیقرارت، عطر تن من با عطر عرق تن تو یکی میشود... و فرشتگان خداوند لبخند میزنند..عاشقتم..شوهرم...🙊🙈💋💍♥🌹🐣.
ولی من حتی دوماه ک عقب انداختم ازمایش دادم بتا ١.۵ بود. بی بی ها هم منفی بود مگه میشه؟


کی ازمایش دادی؟؟

شوهر من..محمدرضای من..محمدم..رضای من..کجا بروم وقتی سرزمین پهناور میان بازوانت را به اسمم زدی..کجا بنشینم وقتی سرم را به شانه هایت میفشاری....تا در حصار گیرند دستان تنومندت تن نحیف مرا..گوش به که بسپارم وقتی قلبت چنان مشت میکوبد بر سینه ات.. و فریاد می‌زند: عاشقتم♥💍🙊🙈.  که را ببینم وقتی هرجا را می‌نگرم،تورا میبینم... کدام عسل کامم را شیرین کند وقتی شهد عشق تو را مینوشم...کدام هیبت قلبم را بلرزاند وقتی رگ گردنت سایه انداخته بر زنانگی هایم...چه شیرین است وقتی کلید می‌اندازی..و شروع میشود تپش این قلب بیقرارم..رسوایم میکند وقتی شتابان به سوی آغوش بازت پرواز میکنم..و جایی میان قلب بیقرارت، عطر تن من با عطر عرق تن تو یکی میشود... و فرشتگان خداوند لبخند میزنند..عاشقتم..شوهرم...🙊🙈💋💍♥🌹🐣.

ان شاءالله حامله ای خواهری مال منم همونطوری دقیقا
چرا الان مستقیما نمیری سونو؟؟برو سونو بخاطر شکمت نرو ازمایش خون

شوهر من..محمدرضای من..محمدم..رضای من..کجا بروم وقتی سرزمین پهناور میان بازوانت را به اسمم زدی..کجا بنشینم وقتی سرم را به شانه هایت میفشاری....تا در حصار گیرند دستان تنومندت تن نحیف مرا..گوش به که بسپارم وقتی قلبت چنان مشت میکوبد بر سینه ات.. و فریاد می‌زند: عاشقتم♥💍🙊🙈.  که را ببینم وقتی هرجا را می‌نگرم،تورا میبینم... کدام عسل کامم را شیرین کند وقتی شهد عشق تو را مینوشم...کدام هیبت قلبم را بلرزاند وقتی رگ گردنت سایه انداخته بر زنانگی هایم...چه شیرین است وقتی کلید می‌اندازی..و شروع میشود تپش این قلب بیقرارم..رسوایم میکند وقتی شتابان به سوی آغوش بازت پرواز میکنم..و جایی میان قلب بیقرارت، عطر تن من با عطر عرق تن تو یکی میشود... و فرشتگان خداوند لبخند میزنند..عاشقتم..شوهرم...🙊🙈💋💍♥🌹🐣.
فک کنم یک ماه پیش بود . یعنی اون موقع دوماه گذشته بود از اخرین پریودی


بعدش بعد اون اقدام داشتی برای بارداری؟؟

شوهر من..محمدرضای من..محمدم..رضای من..کجا بروم وقتی سرزمین پهناور میان بازوانت را به اسمم زدی..کجا بنشینم وقتی سرم را به شانه هایت میفشاری....تا در حصار گیرند دستان تنومندت تن نحیف مرا..گوش به که بسپارم وقتی قلبت چنان مشت میکوبد بر سینه ات.. و فریاد می‌زند: عاشقتم♥💍🙊🙈.  که را ببینم وقتی هرجا را می‌نگرم،تورا میبینم... کدام عسل کامم را شیرین کند وقتی شهد عشق تو را مینوشم...کدام هیبت قلبم را بلرزاند وقتی رگ گردنت سایه انداخته بر زنانگی هایم...چه شیرین است وقتی کلید می‌اندازی..و شروع میشود تپش این قلب بیقرارم..رسوایم میکند وقتی شتابان به سوی آغوش بازت پرواز میکنم..و جایی میان قلب بیقرارت، عطر تن من با عطر عرق تن تو یکی میشود... و فرشتگان خداوند لبخند میزنند..عاشقتم..شوهرم...🙊🙈💋💍♥🌹🐣.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز