از شوهرم متنفرم خیلی اذیتم میکنه
بهم روزی هزار بار فحش میده به پدر و مادرم
بهم دیشب گفت آخرش با تفنگ میکشمت تا حالا چندبار بهم گفته بخدا راضیم بمیرم ولی دیگه حتی یک ثانیه با همچین مردی زندگی نکنم
اگه به خاطر بچه هام نبود میرفتم و پشت سرم هم نگاه نمی کردم
چیکار کنم خداااااا
انقدر از دیشب تا حالا گریه کردم چشمام باز نمیشه صورتم شده مثل لبو،اگه با این حال و روز برم خونه مامانم اونا هم ناراحت میشن زنگ زدم هزار تا بهونه آوردم که من امروز نمیام
تازه دیشب دم غروب مامانم زنگ زد حال بچه م که مریضه بپرسه آقا خونه بود گفت چرا حالا زنگ زدن چی میخواستن بگن که این وقت زنگ زدن و هزار جور فحش و چرندیات
آخه آقا این وقت روز معمولا خونه نیست
من هم گوشی بر نداشتم اونا هم دلواپس شدن زنگ زدن به موبایلم من هم که عصبانی بودم به بابام گفتم فلانی اینجوری میگه اون بدبخت هم ناراحت شد و گوشی رو قطع کرد دلم براشون کبابه
نمیدونم چی کار کنم....