مثلا من پدر شوهرم از در حیاطی کلید داره هروقت بخوادمیاد
شدهرم خرج خانوادشو میده
😐😐واااا خب بگو شاید من لختم تو حیاط
چه پررو
به شوهرت بگو تذکر بده بهش
یعنی چی
اهل رفت و آمد نبودن خانواده همسرم
مادرشوهرم هی کیگفت بچه بچه بیار الان بگه یا نگه فقط میخندم جلوش
قبلا خیلی اذیت میشدم میگفتم یه دفعه من رو حیاط باشم ولی دیدم کاری که نمیتونم بکنم دیگه باهاش کنار اومدم
تنهاییم از بچگی اذیتم می کرده اما الان دیگه واسم عادی شده
من زنداداشم خیانت کردع و خودش درخاست طلاق داد. حالا بعد از دوماه گریه زاری. گفته پشیمونم میخام بیام سر زندگیم داداشمم قبول کرده. من اصلا نمیتونم کنار بیام. داداشم زیادی خنگه. هر چی زنش بش میگه قبول میکنه
از شما چه پنهون شوهرم خیلی از پدرش حساب میبره منم چیزی نگفتم تا به حال بهش باورتون میشه
دوستم بهم گفت یه دفعه که اومد لخت برو رو حیاط ببینه دیگه نمیاد
کلیدو ازش بگیر به هر ترتیبی که شده این خاموشی هیچ کار درستی نیست اگه شده رک بهش بگی بگو ولی اگه نمیتونی کلیدو یواشکی بردار
با قسمت و سرنوشتم و انتخابم
باهمه چیز زندگی😔
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
