این مدت هرچی تاپیک راجب به مادرشوهر میخوندم تعجب میکردم میگفتم چرا میان از مادرشوهرشون بد میگن اما امروز دیگه خودمم واقعا کم آوردم ...مادرشوهرم دلسوز اما اخلاقای غیر قابل تحملی داره یه کلمه جرات ندارم با شوهرم حرف بزنم علنا وایمیسته ببینه چی دارم میگم بعد جالب اینجاس به جای شوهرم جوابمو میده تو همه حرفی خودشو میندازه وسط سه سال تویه خونه زندگی کردیم و الان ۲ سال جدا هستیم گاهی از خودم میپرسم من چطور ۳ سال تحملش کردم صبر ایوب داشتم بخدا