سلام من ۷ ماهه پدرم رو از دست دادم.پدرم به معنای واقعی کلمه ستون خانوادمون بود.خیلی بهمون محبت میکرد خیلی خیلی زیاد یعنی معروف بود توی بچه دوست بودن و ماام معروف بودیم توی لوسه بابا بودن.برعکس مادرم زیاد علاقه اشو ابراز نمیکنه ولی اونم با محبته فقط ابراز نمیکنه.خواهره بزرگم امروز خونه مادرم اینا بود.هی چند روزه خیاطی داره میاد خونه مامانم انجام میده منم کمکش میکنم.چون چند روزه هر دفعه به مادرم گفته فلان چیزو میخوام برام بیار مادرم یکی دوبار باهاش تند حرف زده امروزم همینطور شد من رو شوخی گفتم مادر عصبی میشه هی تو یه چیزی میخوای اونم گفت بابا بود هیچوقت اینطوری با من رفتار نمیکرد .داشتیم میخندیدیم و اینا رو میگفتیم من گفتم مادرمم گله خیلی خوبه منم خیلی دوست داره میگه منو درک میکنی.خواهرم ناراحت شد گفت اره تو رو بیشتر از من دوست داره و زد زیره گریه اینقدر گریه کرد
شازده کوچولو پرسید تو سواد داری؟روباه گفت سواد ماله آدم هاست من شعور دارم
به اینا نگاه کنید😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐اینام به شما نگاه میکنن جالبه نه منم خودم اول باورم نمیشد یکی و دارم شب و روز به فکرمه😍😍. طلبکاره پولشو میخواد😐
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
خیلی ناراحت شدم دیگه زیاد جوابه مادرمم نمیداد من گفتم تو رو خدا ناراحت نشو من غلط کردم حرفی زدم ببخشید گفت نه من صبح تا حالا دلم گرفته و ناراحتم و گریه میکنم کاری به تو و مادر ندارم.من هوای خواهرمو خیلی دارم.با اینکه بچه آخر و کوچیکتر از همه ام و لوسه بابام بودم ولی مادرمم درک میکنم اصلا حوصله نداره ولی انگار خواهرم توقع داره مادرم تمامه کارای بابامو بکنه خوب نمیشه که
شازده کوچولو پرسید تو سواد داری؟روباه گفت سواد ماله آدم هاست من شعور دارم
گاهی آدم تو جنگ با خودش باید اونقدر پیش بره که یه ویرونه بسازه از وجودش...اونوقت از دل اون ویرونه یه نوری، یه امیدی، یه جراتی جرقه میزنه... بس نیست این همه ناکامی؟این همه بدبختی...توی دنیایی که دو روز بیشتر نیست،منتظر چی هستیم؟کدوم معجزه؟کدوم خوشبحتی باد آورده؟🍀
بدتر اینکه رابطه داداشم با من خیلی بهتر از خواهرمه.از بچگی اینطور بود با اینکه داداشم ده سال از من بزرگتره ولی منو خیلی دوست داره و باهام خوبه ولی از خواهرم کینه داره یکم گاهی وقتا خواهرم تند حرف میزنه
شازده کوچولو پرسید تو سواد داری؟روباه گفت سواد ماله آدم هاست من شعور دارم
اخر منو به باد داد رویای باز اومدنت ۸ سال گزشت اینقدر واسه نبودنت نوشتم ۳ تا دفتر شد باز نیومدی عزیز دلم، دیگه ناییم ندارم غصه نداشتنتو بخورم میخام بیخیال باشم دیگه میخام زندگی کنم خدایا سپردم به خودت همه چیو 😔