پسرم سه ماهشه هرشب به زور میخابوندمش اما امروز از سه چهار بعد ازظهر تو بغلم یه ریز غر میزنه .همش گریه .بخدا دیگه جون ندارم گلاب ب روتون دسشویی نرفتم سه چهار ساعته دارم میپوکم نه شیر میخوره نه میخابه تب هم نداره که فگم سرما خورده کل مسۅلییت شی و روزش با منه تمام کارای خونه رو هم انجام میدم.تا اینجاش اعتراضی ندارم اما امشب هم عرق سوز شدم هم از بس به خودم نرسیدم عفونت گرفتم حالم خوب نبود دیدم پسرم یه ریز گریه میکنه شوهرمم سرش تو گوشیه هیچ کمک نمیکنه پاشدم بردمش توی حیاط توی سرما ک مثلا نشون بدم خسته شدم نمیدونم چرا این کار احمقانه رو کردم دیدم ساکت شد ی لحظه نگاش کردم دیدم از سرما دهنش میلرزه خدا منو بکشه اعصابم خورد شد😪
ببین ما 1200 اجاره میدیم 400 یه جا دوتا 237 یه جا 350 یکی دیگه خرج دکتر منم ماهیانه حدود 1500 میشه ش ...
بله همینطوره شما درست میگید من و شوهرم هر دو آدمای آروم و منطقی هستیم بار اولمون هم نیست که بچه داری میکنیم اما نمیدونم چرا انقد بی اعصاب شدیم .الان که داشتم گریه میکردم از پشیمونی با خودم گفتم من که مادرسم اینقد بی رحمانه و احمقانه رفتار کردم اونموقع ک به فکر کار بودم با چه امیدی میخاستم بذارمش مهد کی دلسوز تر از منه براش
بله همینطوره شما درست میگید من و شوهرم هر دو آدمای آروم و منطقی هستیم بار اولمون هم نیست که بچه داری ...
مشخصه مادر مهربون و عاقلی هستی مادر بودن یعنی از خودگذشتگی منم دعا کن بتونم مادر خوبی بشم درضمن نی نی انگار گرمش بوده ها که بیرون بردیش ساکت شده وگرنه بازم گریه میکرد شیطون
مشخصه مادر مهربون و عاقلی هستی مادر بودن یعنی از خودگذشتگی منم دعا کن بتونم مادر خوبی بشم درضمن نی ن ...
ممنون که درکم میکنید البته وقتی بردمش حیاط خیلیم سرد نبود ما جنوبیم هنوز خیلی سرد نیست اوردمش خونه دیدم باز گریه میکنه بردمش حموم آب گرم ریختم رو بدنش حمامش دادم بعد از اون خوابید اما شیر نخورد میدونم الانا دوبارع بیدار میشه