من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدانیا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "
بهترین دیالوگی که توی عمرم شنیدم:امروز می خواهم به مصاف تزویر بروم که بدترین آفت دین است. تزویر با لباس دیانت و تقوی به میدان می آید. تزویر سکه ای است دورو، که بر یک رویش نام خدا و بر روی دیگرش نقش ابلیس است. عوام خدایش را می بینند و اهل معرفت ابلیسش. و چه خون دلها خورد علی از دست این جماعت سر به سجود آیه خوان و به ظاهر متدین.
در اطرافم گاهی زنانی را می بینم که خود را قوی و مستقل نمیبینند،متکی به شخص دیگر که گویی صاحب اختیار تمام رفتار اوست و به این برده داری نوین هم حتی افتخار میکند!لذت میبرد وقتی مردی به او می گوید:این را نپوش بدنت پیداست!شالت رو جلوتر بیار!جلوی مردان دیگر نخند!زنانی که گاهی صحبت از برخی کارها که میشود میگویند:این کار من نیست! من یک زنم!زنانی را دیدم که موهایشان سوخته اما باز هم اصرار به موی بلند و رنگ کردنش دارد،بدنی خوب و معمولی اما اصرار به عمل های زیبایی دارد"برای خوشامد دیگری، برای رضایت دیگری!"آخر میدانی میگوید مرا اینگونه می پسندد!اینگونه دوستم دارند!زنانی را دیدم که زنان دیگر از هم نوع و هم جنس خودش را بخاطر نوع پوشش متفاوت، اختیار و انتخاب آزادمورد قضاوت و سرزنش و گاهی تمسخر قرار میدهد..همیشه دلم میخواست جلوی این زنان بنشینم و بگویم:تو قوى هستىو ميتوانى!نه وسیله ای برای خوشامد دیگرانو نه وسیله ای برای ارضای دیگریتو میتوانی مستقل باشیاز تنهایی نترس و برای حقوقت بجنگمیتوانی خودت صاحب اختیار بدن، افکار و رفتارت باشی بدون آنکه کسی آنرا تأیید یا رد کند..و البته که بخاطر زن بودن و حرف دیگران خودت را از آزادی هایی که هر انسانی باید داشته باشد محدود نکن؛بخند حتی با صدای بلند!مسافرت برو حتی تنهایی!تو خیابون قدم بزن و زیر لب آواز بخون!لاک و رژ لبی که دوست داری رو بزن!و منتظر سرزنش هیچکس نباش!.تو مسئول فکر پوسیده دیگران نیستی پس خودت باشو از همین لذت ببر!از زن بودنت لذت ببر!محمدرضا برخوردارى
قیمه بادمجون ولی آبیلمو نداریم نمیدونم جایگزین چی بریزم
ابغوره
بهترین دیالوگی که توی عمرم شنیدم:امروز می خواهم به مصاف تزویر بروم که بدترین آفت دین است. تزویر با لباس دیانت و تقوی به میدان می آید. تزویر سکه ای است دورو، که بر یک رویش نام خدا و بر روی دیگرش نقش ابلیس است. عوام خدایش را می بینند و اهل معرفت ابلیسش. و چه خون دلها خورد علی از دست این جماعت سر به سجود آیه خوان و به ظاهر متدین.