نامزدم خواب میبینه یه اتفاقی افتاده و مردم جمع شدن
بعد میشنوه که یکی از پسر عموهاش به اسم عرفان فوت کرده و پسر عموی دیگه اش که اسمش شایان هست رو توی خونه اش می بینه که سالمه . (شایان و عرفان" برادر هستن)
اما وسط خواب می بینه شایان تصادف کرده و مرده نه عرفان و جنازه شایان چند ساعتی توی ماشین مونده بوده و کسی پیداش نکرده و فاسد شده بوده و بیمارستان هم بخاطر همین موضوع تحویلش نمیگرفته ....
ما قرار یه جشن داشتیم که مدام با مرگ و میر بهم میخورد . یعنی واسه چهلم تموم تموم مرده ها انقدر صبر میکردن که نفر بعدی فوت میشد. نامزدم تو خواب نگران همین بوده که دوباره یه اتفاق بد افتاده و جشن بهم خورد . ضمنن این پسر عمو خیلی خیلی ما رو اذیت کرده و یه منافق به تمام معنا بوده و ما هم کلن تحویلشون نمیگیریم .... چه خودش چه بقیه خواهر و برادراش رو...