من ۲۳ سالمه ۲۰ سالگی عاشق شدمو ازدواج کردم همسرمم خیلی دوست دارم اونم منو خیلی دوست داره،تو خاله درم یکیشون ی دختر داره همسن من اونیکی دوتا دوختر داره یکیش سه سال کوچیکتر اونیکی ۱۰ سال کوچیکتر از من،اون خالم ک بچش همسن منه از قبل ازدواج هی بمن تیکه مینداخت هی میگف منکه دخترمو زود نمیدم بره حالا زوده بزار بچرخه کیفاشو کنه بعد حالا دختر هیجا نمیتونه بره ها باباش گیره هر لباسیم نمیتونه بپوشه حتما باباش باید بگه چی بپوش وضع مالی خوبیم ندارن نمیتونه جهیزیه بگیره الان ک من سه ساله ازدواج کردم تازه با قسط تونسته ۳ تا چیزشو بگیرم اونم کوچیکاش من اصلا با ایناش کار ندارم بخدا اصلا تاحالا مامانمم چیزی بهش نگفته اون هنوز که هنوزه هی بهم تیکه میندازه زود شوهر کردی الانم ک باردار شدم فهمیده زنگ زده میگم انشالله از دخترت باشه میگه نع زوده بزار حال کنه توهم زود ازدواج کردی دیگ ازاد نیستی انگار بهش میگم همین الان باردار بشه که زرتی میگه زوده انگار بیچاره شوهرم منو زندانی کرده بخدا انقد خوبه دختر جاریش عروسی کرده پسره داغون همش تعریف اونو میکنه چه پسری حالا ب پسره نمیشه نگاه کرد بخدا تو فامیلا شوهرش دخترا همه ۳۰ به بالا اصلا ازدواج نکردن نکه نخوان اصلا نشده همشون موندن اون خالم با اینکه وضع مالیش عالیه اینجوری نیس اتفاقا دختر جاریش از من کوچیکتره وضع توپ شوهر کرد تو فامیل خودمون دخترا همسن من لیسانسو گرفتن ازدواج کردن همشونم خوشگلو خانوم من نمیدونم چرا گیره رومن اصن تو مجردیم دلش میخواس دخترش از من بهتر باشه بخدا بد قط کردن تلفن انقد گریه کردم 😢😔خسته شدم من از زندگیم راضیم خیلی،حکایت گربس ک دستش ب گوشت نمیرسه میگه پیف پیف بوده بخدا نکه فک کنین من کردارما بخدا من اصن سالی یبار ببینمش زنگم نمیزنم حتی بهش اون دختر خالمم ازش خسته شده ب اونم هی تیکه میندازه چمیدونم کوتوله و لوسو بیچاره ایفون ۷ گرفته بود بهش برگشته میگه چرا انقد گوشی گرون میگیری نباید بگیری وااااا🙄خب پول باباشه دلش خواسته،😔ازش ناراحتم حرصمم گرفته نمیدونم چیکار کنم بنظرتون بهش بگم مرگ یبار شیون یبار؟؟؟
بانوی یخی به دعاتون نیاز دارهhttps://www.ninisite.com/discussion/topic/3481543/توروووخدااااا-پر-بازدیدش-کنییییییید?postId=111855880
فکر کنم چون بارداری یه کمی حساس شدی و گریه کردی،ولی خوب حرفای خاله ت هم خوب نیست،کسی به من بگه که چرا اینکارو کردی اون کارو کردی مستقیم بهش میگم زندگی خودمه به کسی ربطی نداره
اره منم پشیمونم ک چرا نگفتم چیزی،فردا میخوام ب مامانم بگم بهش بگه همچیو ازش بدم اومده😞اخه بخدا دخترش حتی نصف ازادی منو نداره تو مجردی و حالا من نمیدونم چشه،دخترش سوتی داد بهش گفتیم ازدواج نمیکنی گف نمیتوننبرام جهیزیه بگیرن باید برم سر کار خودم بگیرم بعد مامانش اینو میگه
ب نظرم کاریش نداشته باش تو که راضی هستی خداروشکر اونم برای اینکه کم نیاره اینجوری میگه
یادم خودم افتادم من یک سال بیشتره که تو اقدامم اما نمیشه متاسفانه هرکس میگه بچه بیار الکی مگم هنوز زوده که کم نیارم 😟
آخی طفلی،دلم سوخت واسش🙁
به مامانت بگو من باردارم حال روحیم خوب نیست به خاله بگو انقدر پیله من نکنه عوض تبریکش بود؟؟؟
بسپر به مامانت خودش حلش کنه خوب نیست تو حرص بخوری
منم باردار بودم رو خواهرشوهرم حساس شده بودم لجم گرفته بود ازش،طفلی هیچی نمیگفت فقط سعی میکرد ارومم کنه ولی من خیلی باهاش بد بودم
وقتی دخترم به دنیا اومد چند ماه بعدش که حالم خوب شد خیلی ازش معذرت خواهی کردم
تو بارداری عادیه حساس بشی
عزیزم ممنونم از بسکه فوضولن مردم بمنم هی میگفتن منم میگفتم زوده ک اخرش اوردم،منم میگفتم زوده ک اگ نشد بگم خودم نخواستم،ولی نا امید نباش حتما امسال میشی مطمئنم عزیزم فقط استرس نداشته باش من وقتی بیخیال شدم باردار شدم استرس تاثیر معکوس میزاره
