خوشبحاله اونا كه مادر به معناي واقعيه كلمه دارن يه مادره شادو آروم نه اينكه همه هنرشون زاييدن باشه به خودم قول دادم وقتي بچه بيارم به اين دنيا كه ذهنشو داغونو مشوش نكنم بتونم تكيه گاه باشم ، مامانم دكتر اعصاب نمياد همش جيغ ميزنه و توهم ميبينه پرخاشگري ميكنه خيلي ساله دارم باهاش ميسازم واقعا نميدونم چيكار كنم كاش بميره و همه چي تموم شه
دقيقا كلمه به كلمه حرفاتو درك ميكنم چون براي منم همينطور بوده خيلي سخته يه قسمته ذهنت همش مشغوله اين داستاناي قديمه ، اميدوارم بگذره و زندگي روي خوششو نشونمون بده، عزيزم چرا با شوهرت به مشكل خوردي الان نترسو قوي باشيا🙏
مرسی ک همدردی میکنی تاپیک قبلیم ب اسم اعتیاد نوشتم چرا چون رفتم ب باباش گفتم این اعتیاد داره شبا دیر میاد هنوزم نیومده زنگ میزنم میگ پیش رفیقامم خلاصه مادرش ناراحت شد فحاشی کرد بهم بد زنگ زد ب پسرش ک بیا زنت میگ تو معتادی درصورتی ک من خیلی اروم رفتم مثلن ازشون کمک بخام باباش خیلی خوب کنار اومد چون خودشم پسرشو میشناسه میدونع اعتیاد داره ولی رو نمیکنه ولی مادرش همش مسافرته شاید شوهرمو در هفته یکبار ببینه ما تویه ساختمون زندگی میکنیم با خانوادش خلاصه شوهرم گفت وایی ب حالت بیام خونه میدونم میاد میکشه منو جلوپسرم میخادهمش منوبزنه پسرم دیگ عادت کرده البته چی بگم والا دلم دیگ طاقت نداره
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
40 ثانیه پیش
44 ثانیه پیش
50 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
