سلام.پسر خاله ی من ۲۲ سالاز من بزرگتره و زن و بچه داره واقعا تا اونجایی که یادمه هم خودش هم خانمش خیلی بهمون محبت کردن و تو کارا کمکمون کردن .خانمش خیلی هنرمنده از هر انگشتش یه هنر میباره از شیرینی پزی و ژله و کیک تولد بگیر تا چیدمان سفره عقد و تزیین حوا و گلدوزی و روبان دوزی و درباری دوزی و ... و یه خانم مستقله که خیلی به گردنم حق داره...تازگیا فهمیدم که پسر خالم با یه خانم ۲۶ ساله که شوهرش فوت شده و یه بچه داره در ارتباطه ...شوکه شدم وقتی پیام های اینستاگرامشو خوندم ...پایینتر که رفتم دیدم با خانمای دیگه هم صحبت کرده ..ولی با این یکی تا مرحله ی قرار گذاشتنم رفته بود .واقعا دلم واسه زنش میسوزه خیلی خوبو مهربونه واقعا مثل یک خواهره برام ...(پسرخالم گوشیشو عوض کرده بود و رمز اینستاشو فراموش کرده بود و چون هم خودش هم خانمش بلد نبودن درستش کنن بچه هاشم کوچیک بودن تو مهمونی منو دیدو ازم خواست رمزشو بازگردانی کنم .گوشیش پیش من بود و با گوشی خودم اینکارو براش انجام دادم و بعد رمزو دادم که بزنه روی گوشی خودش ...ولی اینستاش رو گوشی منم مونده بود و هرکاری میکردم خارج نمیشد و دیدم که بالای صفحه پیامای این خانوم میاد و از سر کنجکاوی نگاه کردم) شما جای من بودید چیکار میکردید😔😔😔😔
سعی میکنم از وسایل یک بار مصرف استفاده نکنم ،خصوصا سفره ی یک بار مصرف که اصلا ضروری نیست .همیشه لیوان همراهم دارم .تا بتونم اب معدنی نمیخرم .فروشگاه که میرم کیسه همراهم دارم وپلاستیک نمیگیرم.تابتونم زباله تولید نمیکنم.زباله های خشک وتر رو جدا میکنم وزباله های خشک رو تحویل کانکسای شهرداری میدم .شاید بگید برای چی اینهمه به خودت سختی میدی وقتی هیچ کس رعایت نمیکنه ؟ خودمم گاهی به این فکر کردم گاهی به سختی میفتم ،راحتیم کمترمیشه اما دیگه عادت کردمو ی حس خوب از این رعایت کردنام گرفتم .همه ی این کارارو میکنم برای برادرزاده هام که وقتی بزرگ شدن اندکی از این طبیعت براشون باقی بمونه .برای بچه های خودم .برای بچه های شما که عاشقشون هستید.میخوام وقتی بزرگ شدن بگم من سهم خودمو انجام دادم وکوتاهی نکردم .