از اول ازدواجمون که شوهرم با خالم برخورد داشت خیلی گرم باهاش برخورد میکرد و دوسه بارم ازش تعریف کرد وقتی دوتامون باهم بودیم.ازون موقع من خیلی به خالم حساس شدم حتی بعضی وقتا احساس میکنم خالمو دوست ندارم..البته خاله ی منم یه توجه خاصی به شوهرم نشون میده البته نمیگم قصدی داره ها ولی خب من واقعا ناراحت میشم...از طرفی خالمم هست نمیتونم بهش چیزی بگم نمیدونم چیکار کنم شایدم من خیلی حساس شدم نمیدونم...شما جای من بودین این حساسیتو چجوری برطرف میکردین
البته اینم بگم شوهرم ادم چشم چرونی نیست خداوکیلی خیلی با شخصیت و چشم پاکه ولی من روش حساسم خیلی روخودم کار کردم ولی باز بعضی وقتا این فکرا میاد توسرم...